skip to Main Content

هنر فیلمبرداری یا Cinematography در انیمیشن (قسمت چهارم)

FILE - In this undated animated still frame released by Pixar, The Incredibles family: speedy 10-year old Dash, left, shy teenager Violet, second from left, the strong and heroic Mr. Incredible, center, and ultra-flexible Elastigirl appear in this scene from "The Incredibles." (AP Photo/Disney, File)

گاهی اوقات ایجاد یک تعادل نامناسب بین اشکال و گروه‌ها در یک فریم (بزرگ،متوسط،کوچک) ناخودآگاه تصویر را عمیق، پویا و جذاب‌تر می‌کند. اغلب نیاز است که برخی کاراکترها و عناصر بدلیل هدف داستان برجسته‌تر باشند.

لود عکس‌ها ممکن است طول بکشد لطفا شکیبا باشید.

Picture+264

Picture+266

Picture+267

Picture+268

Picture+269

Picture+270

Picture+271

Picture+272

Picture+273

Picture+274

Picture+275

Picture+276

Picture+277

Picture+278

کات دوربین به این شات‌های insert که معمولا شات بسته هستند و شما فقط موضوع را می‌بینید، برای یک لحظه کوتاه، اما هر شات برای آگاه ساختن مخاطب ضروری است.

Picture+279

Picture+280

Picture+281

Picture+282

Picture+283

Picture+284

Picture+285

روشی که شات‌ها ترکیب می‌شوند به ایجاد کاراکترها، ساختار و پیشرفت داستان کمک می‌کند، چه زمانیکه با کاراکتر همراه هستیم و یا کاراکتر به چیزهایی پی می‌برد و ما از طریق او کشف می‌کنیم. گاهی دوربین اطلاعاتی را به مخاطب آشکار می‌سازد که کاراکتر هنوز نمیداند یا کاراکتر اطلاعات جدیدی کسب می‌کند اما دوربین آن را از مخاطب پنهان کرده تا آنها را پا در هوا و بلاتکلیف نگه دارد. هنر فیلم‌برداری کمک می‌کند تا به نگاه شما جهت دهد، اطلاعات لازم را به مخاطب منتقل کرده و در بین این مبادله اطلاعات، احساس خاصی در بیننده القا کند.

Picture+286

Picture+287

Picture+288

Picture+289

Picture+290

Picture+291

Picture+292

Picture+293

Picture+294

Picture+295

Picture+296

توجه کنید که چگونه اندا در این فریم از باب بلندتر دیده می‌شود و در آن لحظه او راضی می‌شود تا لباس باب را بدلایل احساسی تعمیر کند. اما او به روش خودش اینکار را انجام می‌دهد. این شات‌ها طوری ترکیب شده اند تا در صحنه او بالاتر از باب قرار بگیرد، کنترل اوضاع را بدست می‌گیرد، از اینکه می‌خواهد برایش لباس جدید‌تر و مدرنی طراحی کند ذوق زده است و جرقه‌ای درونش روشن می‌شود که او منتظر این روز بود تا دوباره برای “خدایان” لباس طراحی کند.

Picture+297

Picture+298

Picture+299

ببینید که چگونه لبه آن تیر چوبی به چشمان اندا اشاره می‌کند، اینکار عمدا انجام شده است تا نگاه شما را هدایت کند و جریانی سراسر تصویر ایجاد نماید.

هنرمندان کامیک بوک همیشه اینکار را انجام می‌دهند، در زیر صفحه‌ای از داستان گرافیکی Darwin Cooke را می‌بینید:

DarwynCooke_3

این خطوط جهت‌دار نامرئی در همه جای فیلم وجود دارند.

Picture+300

Picture+301

Picture+302

Picture+303

Picture+304

هلن مرموز است،فریم های زاویه دار به ایجاد این حس کمک می‌کنند.

Picture+305

Picture+306

Picture+307

Picture+308

Picture+309

Picture+310

Picture+311

Picture+312

Picture+313

Picture+314

هنر فیلم‌برداری به انتقال احساس هلن که باب ممکن است به او خیانت کند، کمک می‌نماید؛ او احساس تنهایی، آسیب‌پذیری می‌کند، حتی هوا نیز ابری است تا حس غم‌انگیز بیشتری ایجاد کند.

Picture+315

Picture+316

Picture+317

Picture+318

Picture+319

Picture+320

شات‌های زیر درباره منظره است، باب بر فراز جایی که به آن منتقل شده است، می‌ایستد.

Picture+321

کتاب جهان‌های رویا (Dream Worlds) نمونه خوبی برای طراحی تولید انیمیشن است. کتاب یک شگفتیِ بصریِ منحصربفرد است که اطلاعاتی درباره ایجاد انیمیشن‌های کلاسیک مانند Bambi، Beauty and the Beast، The Lion King، Lio and Stitch بهمراه بررسی پروژه های ناتمام دیزنی در اختیار می‌گذارد. نویسنده و کارگردان هنری انیمیشن Hans Bacher تاثیر بزرگی بر طراحی فیلم‌های دیزنی بمدت بیست سال داشته است. از جمله کارهای او می‌توان به Who Framed Roger Rabbit، The Lion King، Aladdin، Beauty and the Beast، Acover-alternative-atlantis and Mulan اشاره کرد.

Picture+322Picture+323Picture+324Picture+325Picture+326Picture+327شات‌های re-establish ماموریت جدید باب را نشان می‌دهند. با تمام امکانات به جزیره باز می‌گردد، لباس جدیدش را دارد، تناسب اندامش را بدست آورده و راحتی و اعتمادبنفس در او کاملا نمایان است.

Picture+330

Picture+331

Picture+332

زوایای بدقت انتخاب شده که POV کاراکتر را به ما نشان می‌دهند. سپس دوربین اطلاعات بیشتر و متفاوتی را در خلال داستان آشکار می‌کند، ما کاراکترها را طی ماجراهایشان دنبال می‌کنیم و اطلاعات مورد نیاز مخاطب، در هر نقطه عطفِ داستان نشان داده می‌شود.

Picture+333

Picture+334

Picture+335

Picture+336

Picture+337

می‌دانیم که باب تحت کنترل و دستور است اما نمی‌دانیم چه زمانی و چگونه. در اینجا شات‌ها و موسیقی احساس راحتی، تجمل،بهشت، مدرنیته، وسایل عجیب و غریب و سایر چیزهای خوب را منتقل می‌کند، تا حدی خوب که واقعی نیستند.

Picture+338

Picture+339

Picture+340

Picture+341

هنر فیلم‌برداری، جهت هنری و طراحی های لوکیشن را نشان می‌دهد. بارها لوکشین را می‌سازیم و اصلاح می‌کنیم تا این جغرافیا و محیط در ذهن بیننده ساخته شود.

Picture+342

Picture+343

Picture+344

Picture+345

Picture+346

Picture+347

آنها چگونه این زوایا،پرسپکتیوها و توالی شات‌ها را خلق می‌کنند؟ همه اینها با دنیای جادویی استوری‌برد آغاز می‌شود. این طرح‌های اولیه به کارگردان فیلم کمک می‌کند تا تصور کند شات‌ها چگونه بنظر خواهند آمد. بعد از استوری‌برد که زمان‌براست نوبت به ساختن، شکل دادن (sculpting)، مدلینگ، لی اوت، انیمیت و نورپردازی می‌رسد.

بدیل اینکه این طرح‌های اولیه با مداد ( یا بصورت طراحی/نقاشی دیجیتال با یک نرم افزار و قلم) کشیده می‌شوند، بسیار راحت‌تر و سریع‌تر می‌توان دید که چه چیزی بکار می آید یا خیر، چه چیزی به جریان داستان کمک می‌کند. بدین ترتیب کامپوزیشن هر شات، ماه ها و سالها قبل از اینکه برای فریم به فریم انیمشین آماده و تولید شوند، شکل می‌گیرد.

wreckit+(1)

نتوانستم استوری برد شگفت‌انگیزها را پیدا کنم اما برای توضیح بیشتر این قسمت دو مثال از استوری برد فیلم‌های موردعلاقه ام Wreck It Ralph و Iron Giant را نشان می‌دهم.

irongiant_lighting1

irongiant_lighting2

irongiant_lighting3

irongiant_lighting4

با اینکه Iron Giant یک انیمیشن دو بعدی است (Giant و وسایل نقلیه/تکیه گاهها سه بعدی هستند)، همانند مثال بالا، لی اوت‌ها و نکات نورپردازی در حین و بعد از مرحله استوری‌برد به‌عنوان مرجعی برای بخش‌های پس زمینه و لی اوت کاراکتر ایجاد می‌شوند. به سایه ها و تن‌های (tones) خوب و کانتراست که با پیکان‌های سه بعدی جهت منبع نور را نشان می‌دهند، دقت کنید. نگاه کنید که چگونه نورهای لبه و موانعی که سایه انداخته‌اند به ایجاد کامپوزیشن قوی برای ساختن جو و حالت سکانس کمک می‌کنند.

دو وظیفه مهم استوری‌بردها
Staging: تثبیت موقعیت کاراکترها برای نشان دادن بیشترین محتوای احساسی و خوانایی (readability) بازی هاست. استیجینگ در انیمیشن به جهت دهی توجه مخاطب اشاره می‌کند، و مشخص می‌کند چه چیزی در صحنه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چه چیزی اتفاق می‌فتد و قرار است اتفاق بیفتد. اینکار با ابزارهای مختلفی انجام می‌شود مانند موقعیت کاراکتر در فریم، استفاده از نور و سایه، زاویه و موقعیت دوربین. در اکشن زنده اینکار Blocking نام دارد.

Storytelling: هر طرح اولیه، ایده‌های مهمی که در هر صحنه بیان می‌شود را با مخاطب در میان می‌گذارد. انواع شات‌ها،اصول فریم/ ادیت کردن و انتقال‌های صحنه و اینکه چگونه فیلم‌سازان از این عوامل برای روایت یک داستان بهره می‌گیرند، همگی در استوری‌برد دخیل هستند. موارد بالا همچنین عناصری مانند ژست‌ها، حالات کاراکترها بهمراه نحوه کات صحنه‌ها و نزدیک یا دور بودن دوربین را نشان می‌دهند.
استوری برد ساده‌ترین و عملی‌ترین روش انتقال جلوه‌های ویژه بصری به افراد گوناگون است. نوعی طرح و برنامه برای گونه‌های خلاق رسانه است. استوری بردهای سنتی بر روی کاغذ با مداد و خودکار بودند (و سایر ادوات رسم). اما با پیدایش کامپیوتر، استوری بردهای امروزه با کامیپوتر کشیده می‌شوند. با این حال یک نفر باید صحنه‌ها و کامپوزیشن‌ها را تصور کند سپس آنها را ترسیم نماید.

ویدیویی درباره فرآیند استوری برد فیلم Monster’s University از استودیوی پیکسار

در ادامه استوری بردهای سنتی فیلمِ Iron Giant برای سکانس Playtime at the Lake را مشاهده می‌کنید.

۰۱۶۶

۰۱۶۷

۰۱۶۸

۰۱۶۹

۰۱۷۰

۰۱۷۱

۰۱۷۲

۰۱۷۳

۰۱۷۴

۰۱۷۵

۰۱۷۶

طرح‌های بی قاعده،ساده، ناهموارِ استوری بردها پایه و اساس طراحی کامپوزیشنِ شات‌ها هستند؛ نحوه لی‌اوت آنها، انتخاب پس زمینه‌ها و نحوه ژست و انیمیت کاراکترها همگی از استوری‌برد شروع می‌شود.

۰۱۷۷

۰۱۷۸

۰۱۷۹

۰۱۸۰

۰۱۸۱

۰۱۸۲

۰۱۸۳

۰۱۸۴

۰۱۸۵

۰۱۸۶

۰۱۸۷

۰۱۸۸

۰۱۸۹

۰۱۹۰

۰۱۹۱

۰۱۹۲

۰۱۹۳

۰۱۹۴

۰۱۹۵

۰۱۹۶

۰۱۹۷

۰۱۹۸

۰۱۹۹

۰۲۰۰

۰۲۰۱

۰۲۰۲

۰۲۰۳

۰۲۰۴

۰۲۰۵

۰۲۰۶

۰۲۰۷

۰۲۰۹

۰۲۱۰

۰۲۱۱

۰۲۱۲

۰۲۱۳

۰۲۱۴

۰۲۱۵

۰۲۱۶

۰۲۱۷

۰۲۱۸

۰۲۱۹

۰۲۲۰

۰۲۲۱

۰۲۲۲

۰۲۲۳

۰۲۲۴

۰۲۲۵

۰۲۲۶

۰۲۲۷

۰۲۲۸

۰۲۲۹

عامل موفقیت در روایت بصری داستان چیست؟ اشتیاقی برای همکاری، انعطاف پذیری برای تغییر و درک پایه‌ای از قواعد سینماتوگرافی است.

بسیاری از انواعِ هنرِ بصری از کامپوزیشن برای شکل دادن، فرم دادن و ایجاد نقطه مرکزی در تصویر به منظور جهت دهی نگاه بیننده استفاده می‌کنند.

در طراحی گرافیکی: کامپوزیشن شامل ساختار و سازماندهی عناصر درون یک طرح است. همچنین به فرآیند ترکیب اجزای متفاوت برای ایجاد پیوستگی و هماهنگی درو ن بخش طراحی مربوط می‌شود.

در عکاسی: برای افزایش تاثیر یک شات با ایجاد یک تصویر شفاف و جذاب از کامپوزیشن استفاده می‌شود. اینکار از طریق تکنیک‌های مناسب تعادل بصری، نورپردازی، فریم‌گذاری، خطوط راهنما، پرسپکتیوها، فضای‌باز، عمق صحنه، رنگ، شالوده، تقارن و عدم تقارن صورت می‌گیرد.

در فیلم‌سازی: کامپوزیشن فرآیند تغییر پیوسته است که با کنترل سه عنصر اساسی ایجاد می‌شود- موقعیت افراد و اشیا درون فریم، حرکت افراد و اشیا درون یک فریم ثابت و حرکت خود فریم. این عناصر باید به شیوه ای طراحی شوند تا توجه بیننده را به مرکز صحنه جلب کنند.

در انیمیشن: کامپوزیشن شامل استیج کردن کاراکترها، اشیا و پس زمینه‌هاست که خوانایی بازی، قابل شناسایی بودن شخصیت و اثرگذاری حالت و وضعیت بر مخاطب را به همراه دارد.

Picture+348

Picture+349

Picture+350

انعکاس هلن در شیشه، عکس العمل اولیه او به کوک روی لباس باب را به مخاطب نشان می‌دهد. یک کات بسته به کوک لباس تا تایید کند او چه چیزی دیده است سپس یک شات بسته که فکر میکند چه کسی لباس را تعمیر کرده است.

Picture+351

Picture+352

Picture+1

Picture+2

Picture+3

Picture+4

رنگ‌ها و نورپردازی عالی در اتاق کوچک اندا که شخصیت و سلیقه‌اش را کامل می‌کند.

Picture+5

Picture+6

Picture+7

خطوط همگرا می‌توانند نگاه بیننده را به مرکز یک شات جلب کنند و بخوبی بر احساس یک تصویر تاثیر گذارند. خطوط قطری،افقی،عمودی و راهنما در همه جا می‌توانند تاثیرات مختلفی بر تصویر داشته باشند اما همواره برای تقویت کامپوزیشن شات و هدایت مخاطب به جاییکه می‌خواهید، استفاده می‌شوند.
در شات‌های زیر مشاهده کنید که چگونه پایه ها و پس زمینه‌ها این خطوط را ایجاد می‌کنند. خطوط همه جای اطراف ماست. در افراد،درختان،دیوارها،سایه‌ها- کافی است به آنها نگاه کنید. خطوط قطری انرژی و خطوط منحنی ظرافت ملایمی به شات اضافه می‌کنند. استفاده از یک مسیر بعنوان خط راهنما به ایجاد عمق کمک می‌نماید.

converging1

converging3

converging4

گاهی اوقات هدف خطوط همگرا جلب توجه به نقطه همگرایی است که به موقعیت اشیا و POV دوربین بستگی دارد. همچنین می‌تواند به تقویت تم داستان نیز کمک کند.

برای مثال در فیلم The Shining خطوط همگرای پرسپکتیو احساس خفگی را القا می‌کنند بطوریکه دیوارهای هتل بر ذهن جک فرو میریزند.

shining_comp

در The Dark Knight نیز از طراحی تولید و کامپوزیشن‌های قوی برای ایجاد این تصاویر گرافیکی استفاده شده و در بیشتر موارد مرکز همگرایی دقیقا در مرکز فریم قرار داده شده است. شاید اینکار آشوب و فروپاشی اخلاقی شهر Gotham وتصمیم‌های ساکنان شهر بعنوان افراد جامعه را نمادگذاری می‌کند.

darkkinght_comp

استفاده از پس زمینه‌های هندسی برای ایجاد خطوط راهنما و پرسپکتیو قوی در این فیلم و نیز شگفت انگیزها عمدا صورت گرفته است.

Picture+12

Picture+13

Picture+14

Picture+15

Picture+16

Picture+18

Picture+19

یک طرح کلی از باب در بین این چنگال‌ها را می‌بینید. بلند کردن او توسط ربات و فضای خالی اطرافش بدلیل زاویه دوربین است. بر فراز آسمان تاریک روشن او را می‌بینید.

Picture+20

Picture+21

شات‌های دوربین هنگام تهدید باب توسط تیغه‌ها بسته‌تر می‌شوند.

Picture+23

باب صدای سندورم (کاراکتر مقابل باب) را خارج از کادر می‌شنود، نگاه می‌کند و دوربین به شات بعدی کات می‌کند.

Picture+24

Picture+26

Picture+27

Picture+28

Picture+29

Picture+30

Picture+31

Picture+32

ادامه دارد…

مترجم: مریم محمدی

درهمین زمینه:

هنر فیلمبرداری یا Cinematography در انیمیشن (قسمت اول)

هنر فیلمبرداری یا Cinematography در انیمیشن (قسمت دوم)

هنر فیلمبرداری یا Cinematography در انیمیشن (قسمت سوم)

این مطلب یک دیدگاه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
جستجو