قبل از والت دیزنی؛ نگاهی به ۵ نفر از پیشگامانِ انیمیشن در تاریخ
نگاهی به اوایل قرنِ ۲۰ و فرمهای هنری از امیل کولÉmile Cohl تا وینزور مککِی Winsor McCayتا ادوارد مایبریجEadweard J. Muybridge.
انیمیشن یکی پرنفوذترین و از بیشترین فرمهای ارتباط بصری در دنیای کنونی به حساب میآید که همه جا حضور دارد، از کانالهای تلوزیونی که منحصرا به پخش کارتون اختصاص دارند تا تیتراژهای فیلمها و سریالهای محبوبمان تا ظاهرِ تعاملیِ گوشیهای هوشمند. درحالی که بسیاری از افراد تصور مبهمی از اینکه، کجا و چطور این ماجرا شروع شد دارند؛ فکر میکنیم که این توانایی خارقالعاده را به صورتِ ذاتی داریم. با در نظر گرفتن این موضوع در ذهن، اینجا به خلاصهای از تاریخچهی چگونگی تولدِ این مدیومِ محبوب، با نگاهی به آثارِ پیشگامانِ این صنعت میپردازیم.
-
۱-امیل کولÉmile Cohl – FANTASMAGORIE (1908)
کاریکاتوریست و انیماتورِ فرانسوی، امیل کول که اغلب به عنوانِ “پدر کارتونِ متحرک” نیز شناخته میشود.
افسانهی او به سالهای ۱۹۰۷ برمیگردد. روزی کولِ ۵۰ ساله درحالِ قدم زدن در خیابان بود که توجهاش به پوستر فیلمی جلب شد که آشکارا از یکی از آثارِ کمیکاستریپ او دزدیده شده بود. او پیشِ مدیر استودیوِ گامونت رفت و برخورد سختی در جهتِ همین امر داشت، اما او به عنوان سناریست در گوشهای از استودیو استخدام شد. بین فوریه و مِی ۱۹۰۸ کول Fantasmagorie را خلق کرد. نخستین فیلمِ سراسر انیمیشن که تا آن زمان ساخته شده بود.- برای ساختِ این انیمیشن، کول هر طرح را روی میز نور قرار میداد و از روی آن حرکِ بعد را طراحی میکرد تا بتواند جنبش را نمایان سازد. پس از ۷۰۰ طراحی کارش را به اتمام رساند. در آن زمان طراحی روی تختهسیاه معمول بود؛ به همین خاطر به نظر میرسد که کاراکترها در فیلم روی تخته سیاه طراحی شدهاند، اما این یک توهم است. کول خطوط را روی نگاتیو پرینت میکرد تا توهمِ طراحی روی تختهسیاه را ایجاد کرده باشد.
-
۲-مِلیس MÉLIÈS: THE PROLIFIC EGG (1902)
فیلمسازِ فرانسوی، ژورژ مِلیس Georges Méliès که به نخستین سینماداری معروف است که از جلوههای ویژه در سینما استفاده کرد. میانِ سالهای ۱۸۹۶ تا ۱۹۱۴ چیزی حدود ۵۳۱ فیلم را کارگردانی کرد که از ۱ تا ۴۰ دقیقه از لحاظ زمانی تنوع داشتند. او اغلب در سراسر فیلم تنها در یک دوربین جلوهی ویژه به کار میبرد. به سالِ ۱۹۰۲ در یکی از فیلمهای خودش به نامِ l’oeuf du sorcier (The Prolific Egg) ظاهر شد. این کار یک بازی استادانه با مقیاس و اندازهها بود که شهرت او به عنوان پدر جلوههای ویژه در سینما را به ارمغان آورد.
-
۳-وینزور مککی MCCAY: LITTLE NEMO (1911)
کاریکاتوریست و هنرمند وینزور مککِی Winsor McCay به عنوانِ پدرِ “واقعی” انیمیشن از او یاد میشود.
فیلمِ او به سالِ ۱۹۱۱ با عنوانِ ” وینزور مککی معروفترین کاریکاتوریستِ نیویورک، هِرالد و کامیکهای متحرکِ او“، به صورتِ خلاصه ” نموی کوچک Little Nemo ” شاملِ دو دقیقه انیمیشن خالص است که با استفاده از طراحیهای متوالی با دست در جهتِ روایتِ داستان خلق شده که پیش از آن سابقه نداشته است.
- برای کسبِ اطلاعات بیشتر به کتابِ “وینزور مککِی: زندگی و هنرِ او” نگاهی بیندازید. همچنین پروژهای توسطِ انیماتور معروف بیل پلایمتون در کیکاستارتر راهاندازی شده که پس از گردآوری بودجه لازم استارت خورده است.
-
۴-طراحیِ مسحور کننده | استوارت بلکتون Stuart Blackton
فیلمسازِ بریتانیایی Stuart Blackton نخستین کسی بود که انیمیشن را در آمریکا و همزمان تکنیک استاپموشن را برای اولین بار در جهان به عنوان تکنیکی در داستانسرایی استفاده کرد. در سالِ ۱۸۹۶ روزنامهی نیویورک او را برای تهیه مصاحبه به خاطر اختراع اخیر توماس ادیسون که Vitoscope جدیدی بود میفرستد، در عصری که خبرهای داغ عنصر حیاتی برای موفقیتِ یک خبرنگار بود، ادیسون بلکتون را به استودیوی خودش برد و یک فیلم بداهه همانجا برای او ساخت. بلکتون عمیقا تحت تاثیر این تکنولوژی قرار میگیرد و به زودی کمپانی با عنوان آمِریکن ویتاگراف American Vitagraph دایر میکند و شروع به تولید فیلم میکند و با نخستین فیلمِ خود با عنوان طراحی مسحور کننده The Enchanted Drawing در سال ۱۹۰۰ پا به عرصه میگذارد.
در فیلم، بلکتون یک صورت نقاشی میکند، یک سیگار و بطری نوشابه و سپس دو نقاشیِ آخر را پاک میکند و آنها با اشیاء واقعی جایگزین میکند که در نهایت صورتی که نقاشی کرده بود به نوشابه واکنش نشان میدهد. اگرچه سکانسِ استاپموشن در مقایسه با “Little Nemo” جزو انیمیشن “واقعی” از منظر تکنیکی محسوب نمیشود، اما در این فیلم قدمهای اولیهی اینکه آیندهی انیمیشن چطور میتواند باشد را شاهد هستیم.
-
۵-مایبریج MUYBRIDGE و انیمیشن زوجِ جوان (۱۸۹۳)
-
کارهای ادوارد مایبریج Eadweard J. Muybridge عکاسِ انگلیسی و مطالعاتِ او روی لوکوموشنِ حیوانات و انسان انیمیشن محسوب نمیشود، اما مطالعاتِ او تجربههایی ابتدایی با تصاویرِ متحرک به حساب میآید، در کنار این موضوع بنیانگذاری فرمی از ویدئوگرافی نیز تلقی میشوند.
در ۱۸۷۲، فرماندارِ کالیفرنیا سوالی که در آن زمان متداول بود را مجدد برانگیخت: “وقتی اسب چهارنعل میتازد، آیا هر چهار پای او به صورتِ همزمان از زمین جدا میشود؟ بسیاری از نقاشیهای قبل از آن دوران از اسبها اینطور بود که دو پای جلو به سمتِ مقابل و پاهای عقب به سمتِ پشت کشیده شدهاند. پس فرماندار مصمم شد که این تئوری مبهم را به صورتِ علمی اثبات کند. او مایبریج را استخدام کرد تا روی این سوال تمرکز کند، او یک سری دوربین بزرگ یا صفحاتِ شیشهای را در یک خط قرار داد که هر شاتر توسط یک نخ در حینِ عبور اسب عمل میکرد. تصاویر به صورتِ سیلوئت روی دیسکهایی کپی میشدند و بعد توسط دستگاهِ zoopraxiscope زئوپراکسیسکوپ دیده میشدند. در ۱۸۷۷، نهایتا مایبریج توانست نشان دهد که اسبِ فرماندار وقتی چهارنعل میدود، هر چهار پایش برای لحظهای در هوا معلق میماند.
در ۱۸۹۳، مایبریج برای ایجادِ “تداومِ دید” از دستگاهِ phenakistoscope استفاده کرد که به نوعی یک وسیلهی ابتدایی انیمیشن به شمار میرفت تا مطالعاتِ بصری خود روی انیمشن را بسط دهد.
خییییییییییییییییییییییییلی ممنون خیلی وقت بود دنبال چنین مطلبی میگشتم
ممنون بابت انیمیشنا
سایت عالی دارین
با تشکر از دیدگاه خوبت 🙂