انتقادپذیری را تمرین کنید
نقدپذیری را بیاموزید
صرف وقت برای انجام یک اثر هنری، آن هم صرفاً برای اینکه کسی به شما بگوید که کجای کار را اشتباه انجام دادهاید، برای بسیاری از هنرمندان تازه کار امری ناامیدکننده است. علاوه بر اینکه این امر با تحسینهایی که اغلب تازه کارها عادت دارند که از اتمام یک نقاشی (یا خروجی یک اثر هنری دیجیتال) بشنوند کاملاْ متفاوت است. با این وجود بدون دریافت بازخوردهای صادقانه نمیتوانید بیاموزید که چگونه در کارتان پیشرفت کنید. متوجه شده ام که بسیاری از دانشجویان نمیتوانند انتقادی را نسبت به کار خود بشنوند، زیرا که هنوز نمیدانند که کارشان یک اثرِ یکبارمصرف و کنارگذاشتنیست.
هنرمندان جوان اغلب برای هر یک از آثاری که خلق می کنند، حتی برای یک طراحی ساده و ابتدایی، ارزش بسیار زیادی قائل هستند. آنها نمیدانند که وجودشان همچون یک معدن پر از تواناییست و در صورت موفقیت، در طول زندگی خود هزاران اثر هنری خلق خواهند کرد. آنها باید بدانند که هر اثری که خلق میکنند، یک اثر باارزش نیست. سازندگان آثار تجسمی لازماست که بدانند باید بیشتر شبیه به نوازندگان، بازیگران و ورزشکاران باشند. نوازندگان بخشی از یک آهنگ را تمرین می کنند و نتیجه تمرینشان در ظاهر ناپدید میشود و آن زمان است که از مربی خود یا سایر اعضای گروهشان بازخورد دریافت میکنند. بازیگران تئاتر هم همینطورند، آنها در هنگام تمرین بارها و بارها جملات مربوط به نقششان را تکرار می کنند. بسکتبالیستها هم بارها و بارها تمرین می کنند، با این وجود اگر درصد تعداد پرتاپهایشان در کل کم باشد و تنها بر روی پرتاپهای ۳ امتیازی که در بازیهای ماه قبل داشتهاند، تمرکز کنند، طرز فکر یک بازنده را خواهند داشت.
معادل « تمرین و تکرار» برای یک انیماتور یا یک تصویرگر چیست؟ تمرین برای این افراد به این معنیست که مدام و پشتسرهم نقاشی بکشند و بعد از کشیدن آنها را کنار بگذارند. تنها به این دلیل که «اثری» از خود به جای گذاشته اید ( اثر هنری، تابلوی نقاشی ، طراحی، مدل سهبعدی، طراحی کاراکتر، رندر معماری و …) ، به این معنی نیست که آن اثر کار باارزشیست. زمانی که بتوانید اثرتان را به عنوان یک کار یکبارمصرف (دورانداختنی) و ابزاری برای بهترشدن ببینید، از نظر ذهنی آمادگی پذیرش نقد را خواهید داشت.
مشخص است هنرمندی که مدام صحبتهای استاد / همکلاسی اش را قطع میکند و یا به آنها میگوید که به چه دلیل نظرشان درست نیست، با پذیرش نقد مشکل دارد. دانشجویی که به این شکل بحث و جدل میکند، متوجه نیست که به صورتی ناخواسته به استاد/همکلاسیهایش می فهماند که ارائه بازخورد صادقانه به وی نوعی اتلاف وقت است. توجه کردن و اندیشیدن به کمک به چنین دانشجوی همه چیزدانی نوعی اتلاف وقت است. چنین دانشجوی ناپختهای فرصت یادگیری در کلاس را از دست میدهد، زیرا هیچکس از یک فرد همه چیزدان خوشش نمیآید. اگر فرد نتواند با یک گوشدادن ساده برای خودش اهمیت قائل شود، هیچکس دیگر هم تمایلی ندارد که به وی اهمیت بدهد.
یک نقدِ صادقانه نوعی هدیه است. بذل توجه و صرف وقت از سوی کسیست که خطر آزردهکردن احتمالی شما را به جان میخرد تا شما را در دستیابی به اهدافتان یاری کند. حتی اگر با نقدی موافق نیستید، سعی کنید آنقدر تواضع داشته باشید که از آن یادداشت بردارید و از کشی که شما را نقد کرده سپاسگزاری کنید. اینکه افکارتان را برای خودتان نگهدارید و آنها را ابراز نکنید هزینهای برایتان نخواهد داشت. مجبور نیستید که تمام توصیهها را به کار ببندید، و بله، البته برخی از این توصیهها چندان خوب نیستند، اما اگر یادنگیرید که نقدپذیر باشید، توصیه های خوب را هم از دست خواهید داد.
یک نقدِ صادقانه نوعی هدیه است. بذل توجه و صرف وقت از سوی کسیست که خطر آزردهکردن احتمالی شما را به جان میخرد تا شما را در دستیابی به اهدافتان یاری کند.
اگر واقعاْ می خواهید که از کسی بازخورد صادقانه دریافت کنید، سعی کنید از جملاتی شبیه به این استفاده کنید:« حقیقتاْ بازخورد صادقانه شما را میخواهم. اگر تنها نکاتی را که در مورد طراحی / نقاشیام دوست دارید ، بگویید، من قادر نخواهم بود که کارم را بهتر کنم. لطفاً راحت باشید و سه نکته اصلی که از نظرتان باید تغییر داده شود به من بگویید، در این صورت می توانم این نکات را یادداشت کنم. » این طرز فکر یک نوع نگرش افراد پیروز است و فرد مخاطب شما در هنگام گفتن حقیقت به شما احساس آرامش و راحتی بیشتری خواهد داشت… و این همان چیزیست که شما میخواهید.
منبعکتاب: اونها چه چیزی رو در مدرسهی هنری تدریس نمیکنند
ممنون استفاده کردم.