انیمیشن Inside Out و چالشِ ۶ساله در دیزنی و پیکسار
تعداد بسیار کمی دربارهی آقای Ralph Eggleston صحبت میکنند. نه فقط به خاطر اینکه او یک هنرمند فوقالعاده است، نه تنها به خاطر اینکه در این صنعت صرفا “کار” میکند و نه فقط به خاطر صبر فراوانی که در توضیح دادن سادهترین سوالات درباره مراحل تولید از خود نشان میدهد. بلکه به این دلیل که او واقعا عاشق انیمیشن است، با چنان شور و شوق فراوانی از انیمیشن صحبت میکند که ما نیز شگفتزده شدیم. درحین صحبت شما به طور ناگهانی متوجه لبخند زیبای او خواهید شد. آقای Ralph Eggleston انیماتور آمریکایی، کارگردان هنری، طراح استوریبورد و طراح تولید در استودیو پیکسار است.
گفتگوی ما با Ralph Eggleston شما را به یاد اینکه انیماتورها انسانهای مجنون، نترس و دوست داشتنی هستند میاندازد. او دربارهی مفاهیم رنگ، روشنایی، لحن بیان، توسعه بصری و نورپردازی بدون غرور و بدون تظاهر با شما حرف خواهد زد. رالف تمرکز منحصربهفردی در کاردارد. استودیوی پیکساربه وجود هنرمندانی مانند رالف افتخار میکند.
از زمان پیوستن رالف در سال ۱۹۹۲ به استودیو پیکسار تا به امروز توانسته است استعدادهای خود را درزمینه داستان، انیمیشن و هنر، طراحی تولید و دیگرمراحل ساختِ انیمیشن در فیلمهایی مانند کارخانه هیولاها، درجستجوی نیمو، شگفتانگیزان، وال ای، به اثبات برساند. در کارنامهی او جایزه اسکار برای فیلمکوتاه “Birds” نیز به چشم میخورد.
درانیمیشن Inside Out درتولید این فیلم از ابتدا حضور داشته است. ۶سالِ دشوار! صحبت کردن با او در مورد این فیلم نشان میدهد نهتنها استعداد فوقالعادهای در مدیریت کردن عوامل فیلم دارد. بلکه اعتمادبه نفس خود را در نهایت آرامش حفظ میکند و جسورانه و زیبا نشان میدهد که این یک فیلم پیکسار است.
من به تازگی فرصت ارزشمندی برای صحبت کردن با رالف درباره انیمیشن Inside Out به دست آوردهام تا برخی از سوالات خود را درباره لحظات چالش برانگیز در طول این ۶ سال که در داخل ذهن دختر بچهی ۱۲ ساله میگذرد را بپرسم.
Dan Serto: اول از همه باید بگویم، بسیار مشتاق بودم تا درباره این انیمیشن با هم صحبت کنیم. جالب است که در تعدادی از مکالمات شما با افرادی که در استودیو بودند و یا در تعدادی از سخنرانیها از کلمه ” ترس ” بیشتر استفاده میکنید، علت آن چیست؟
Ralph Eggleston: ترس؟ مطمئن هستید؟
Dan Serto: نمیدانم فیلم چگونه به اتمام میرسد … یا اینکه بازخورد مخاطبان چگونه خواهد بود
Ralph Eggleston: خوب من هم نمیدانم … درتیم تنها نیستم.
Dan Serto: میدانم پروسه تولید بسیار دشوار است. شما درباره مشکلاتی که از نظرطراحی بصری در دو جهانِ متفاوت چگونه کنار آمدید؟
Ralph Eggleston: لزوما دو جهان سخت نبود، ما با یک جهان مشکل داشتیم، ” جهان ذهن ” یعنی میخواهم بگویم از برخورد دو جهان و تغییرات ذاتی داستان میان این دو ” جهان ” چیزی تغییر کرد. مانند بازی روبیک، یک چرخش در زاویهی متفاوت و سپس یک چرخش در زاویهای دیگر.
پسر پیت (کارگردان فیلم) و من هر هفته چند بار همدیگر را ملاقات میکردیم و بعضی از مواقع روزی چند مرتبه به دفتر کار میرفتیم و از پشت در را میبستیم و ساعتها درباره فیلم و سختیهایی که در طول پروسه تولید با آنها مواجه خواهیم شد صحبت میکردیم. واقعا پیچیده بود.
ما به زوایاهای هنری حساس بودیم و اینکه همهی قسمتها را دقیق مشخص کرده بودیم. تا جایی که دیگر خودم نیز واقعا نمیدیدم! واقعا کارمان سخت و دشوار بود. ایدههایمان دائما درحال تغییر بود و آنها را مدام بررسی میکردیم. وقتی که با پیت صحبت میکردم. او هم مانند من فکر میکرد و میگفت: “میدونی چیه، این سختترین کاری هست که تا کنون انجام دادهایم.” همه ما به هم اعتماد کردیم وهمه چیز را به هم زدیم تا فیلم دست و پاهای خودش را پیدا کند و شروع به راه رفتن نماید.
اگر تدوینگر ما کوین اینجا بود او میتوانست داستانهای ما را به شما بگوید. پت و رُونی میخواستند که به جای تدوینگرها باشند. آنها بر سر یک ایده عالی کار میکردند اما بعد از یک قسمت مشخص، کار خوب پیش نرفت بنابراین آنها بر این تمرکز کردند (اشاره به یک دست) که ایده باید تغییر کند. نگاهی به تجربیات گذشته انداختند و گفتند که واقعا کار خیلی خوبی انجام شده است. بعد با تغییرات کوچکی مانند تردستی! ایدهای ناب شکل گرفت، روز بعد آنچه که ما روز قبل آن دیدیم کاملا متفاوت بود. بعضی اوقات تغییرات دوباره، یا به اصلاح خودمان دوبارهکاریهای کوچک لازم است. اما من این پازل را دوست دارم.
Dan Serto: این واقعا چالش برانگیز به نظر میرسد، چیز خاصی هست که در این مورد به ما بگویید؟
Ralph Eggleston: ما نمیخواستیم فیلم را به داخل مغز بکشانیم. بنابراین فیلم را داخل ذهن کشاندیم. نمیخواستیم فرصت استفاده از برخی عناصر و ویژگیهای فیزیکی بدن و ذهن را از دست بدهیم. تیم من، آقای آلبرت لوزانو Albert Lozano طراح شخصیت، Dan Han برای طراحی فضاها و Bert Berry برای بافت و تکسچرها زحمات زیادی کشیدند. رنگهای اولیه که نسخه اولیه فیلم را پوشش میدهد توسط تیم انجام گرفت وسپس نور و رنگ اصلی که به فیلم حس و حال میدهد. سختترین قسمت از پروژه مربوط به داستان بود، چون در این انیمیشن، درواقع دو فضای متفاوت داشتیم، یکی دنیای واقعی و دیگری جهان ذهن.
چگونه مخاطبان را درگیر کنیم؟ هرگونه داستان ساخته شده در جهان ذهن باعث میشد تا در دنیای واقعی برعکس شود. هروقت بخشی از داستان را تمام میکردم، کلیتِ داستان بسیار تغییر میکرد. خود من تابحال به این اندازه تحت فشار نبودم، و به خودم میگفتم ” من نمیتوانم این کار را انجام دهم ” خراب کردم. تا جایی که درحدود پنج و یا شش هزار طرح و نقاشی ؛و برای رنگبندی نیز در حدود دوهزار طرح را دور ریختیم و دوباره شروع به طراحی کردیم!، البته انجام اینکار نیز به ما کمک میکرد تا حرکتی رو به جلو طبق استوریبورد و خط سیر داستان داشته باشیم.
اگردربارهی موضوعی عصبی میشدم، طرح و داستان نیز تغییراتی میکرد. میدانستم که باید سکانس به سکانس و شات به شات روی کار حساس باشیم. اما پیداکردن ارتباط کلی میان رنگها، نورها و کنتراستها سخت بود زیرا در طول داستان تغییرات فراوانی وجود داشت.
Dan Serto: خانم Angelique Reisch نورپردازیها و طراحیهای منحصربه فردی را از رایلی که در رختخواب خوابیده بود، ارائه کرد و تیم نورپردازی هم قرار بود ایشان را برای رسیدن به نتیجه مناسب نورپردازیها و تون رنگها در تک تک سکانسها همراهی کنند. من واقعا از قدرت هنرمفهومی شگفتزده و متحیر شدم زیرا با استفاده از این تکنیک حتی بافتها و متریالها نیز مشخص میشوند.
Ralph Eggleston: بله، اول از همه باید به این نکته اشاره کنم، من تخصص و آموزشی درزمینه نقاشی ندارم، هرگز… من این کار را تجربی یاد گرفتهام. از فیلمسازی و داستان سرایی لذت میبرم. صادقانه بگویم از پاستل و سایه شروع کردم. تقریبا شبیه استوریبورد است.
من چیزهایی که باید طراحی کنم را در ذهنم میبینم، درست مثل فردی که در سالن سینما نشسته و فیلم تماشا میکند. اما وقتی کاغذ کالک را زیردستم میگذارم مثل اینکه برای اولین بار است که شروع به نقاشی کشیدن میکنم. استفاده از نرمافزار فتوشاپ را تا حدودی یاد گرفتهام اما مداد و مدادرنگی و کاغذ من را از لحاظ بصری بسیار بیشتر ارضا میکند.
چیزی که در مورد “ادراک” وجود دارد این است که یک “دیالوگ درونی” میانِ کارگردان و خودش و همچنین افراد مجموعه است. ” در اینجا آقا و یا این خانم تغییرکنند، چیزی شبیه به این باشند” گاهی اوقات برای انجام اینکار باید وقت بسیاری صرف کنیم. و بالا و پایین کنم، اما اگرمیتوانستم، اگر زمان به من اجاره میداد تا یک ایده خوب را با موافقت کارگردان، یک هدف ترسیم کنم. با تیم نورپردازی و طراحی خوبی که دارم خیلی خوب از عهده این کار برخواهیم آمد. آنها فقط یک هدف کاملا مشخص میخواهند که در فیلم باید به آن برسند.
اما این ایده نیز بی معنی و گنگ بود. چیز ساده ای که هنگام تماشای فیلم بطور دردناکی واضح نیست. مرکز فرمان منبع اصلی نور هستند مانند خورشید که برای مدت طولانی آنجا نبود. من در پیدا کردن هر حسی از درام در نورپردازی ِ دنیای مغز مشکل داشتم زیرا ما کاراکترهایی از نور در یک دنیای آگاه به همه چیز ساخته ایم که توسط حافظه بلند مدت احاطه میشود که چیزی نیست جز حباب های نور.
شخصیتها از نور ساخته شدهاند. سایهها از کجا میآیند؟ من چندین کتاب درزمینه فیلمسازی خواندم و سپس فکر کردم، چه کار کنم؟ نمیدانم! جان لستر کسی است که گفت: چرا به این فکر نمیکنی که Headquarterها را به عنوان منبع نوری داشته باشیم؟ خب، درحال حاضربه این فکر نکرده بودیم! این سایهها مثل کارهای دیزنی هستند که بیشتر برای تاثیرگذاری دراماتیک در آثارشان استفاده میکرده است. در ۹۰درصد مواقع زمانی که این سایهها وجود نداشته باشند شما هرگز متوجه آنها نخواهید شد.
Dan Serto: آیا فکر میکنید اکثر افرادی که یک فیلم انیمیشن مانند Inside Out را تماشا میکنند، به “هنر” بکاررفته در مرحله تولید واقف هستند؟ حتی افرادی که در بخشهای دیگری از این سرگرمی مشغول به فعالیت هستند. آیا واقعا به حجم بالای طراحیها و مراحل تولید فکر میکنند؟ آیا شما هنرمندان فوقالعادهای هستید؟
Ralph Eggleston: قطعا در روز اکران آرزو میکنم که به این موضوع فکر کنند. ما فقط در دفتر کار درمورد کار صحبت میکنیم، اما درواقع، حقیقت این است، اگر آنها سالن سینما را با خوشحالی ترک کنند، خیلی خوشحال خواهم شد. بعد از دهها بار دیدن فیلم، شاید اگر شخصی کمی در خصوص بکگراندها هم اظهار نظر بکند کمی خوشحالتر خواهم شد. اما اگر از فیلم به عنوان یک تجربه به یاد ماندنی و لذتبخش یاد کنند، که خیلی بهترمیشود.
Dan Serto: البته، من درک میکنم و از شما بابت ساختن انیمیشنی که باعث میشود تا مردم را سرگرم کنید قدردانی میکنم. اما فکر میکنم بسیاری از مدیران به انیمیشن به دید کسب و کار نگاه میکنند تا به عنوان “هنر انیمیشن “، آیا در فیلمی مانند Inside Out جلوههای بصری مانند فیلم Avengers بکار رفته است، آنها فکر میکنند شما دکمه کامپیوترهای گران قیمت را میفشارید.
Ralph Eggleston: خوب، کامپیوترها قسمتی از کار هستند، ما میتوانیم آنها را تغییر دهیم، واقعا این برای مردم یک راز بزرگ است ، من خودم فکر میکنم که آنها میخواهند فقط از فیلم دیدن لذت ببرند.
Dan Serto: حتما، آنها فقط میخواهند از دیدنش لذت ببرند و سرگرم شوند.
Ralph Eggleston: خوب من دوست دارم درباره روند و نحوه کار خودم صحبت کنم، منتهی درخودم خصیصه مهمی نمیتوانم پیدا کنم که درموردش صحبت کنیم و مردمی که اصلا اهمیتی به آن نمیدهند تا بخواهند با دوستانشان به اشتراک بگذارند. اما وقتی با شما و یا برد بیرد (Brad Bird) و (John Lasseter) و (Pete) و (Ronnie) و یا Jonas Rivera تهیه کننده فیلم صحبت کنم چه بسا ساعتها به طول بیانجامد.
Dan Serto : آیا این انیمیشن در تاریخ پیکسار مهمتر از دیگر کارهای تولید شده است؟
Ralph Eggleston: نمیدانم. به نظرمن تمامی کارها مهماند. من نمیتوانم بیشتر از این درباره انیمیشن نظر بدهم. درحال حاضر خیلی مشغول این فیلم هستیم. همه روی این فیلم کار میکنند. Pete Sohn’s کارگردان جدید فیلم، دوست خوب من است. اما من به این نکته توجه نمیکنم. میتوانم تصور کنم که مردم درباره فیلم چگونه فکر میکنند. اما نمیدانم درباره انیمیشن Inside Out چگونه فکر خواهند کرد. باید منتظر بمانیم تا روز اکران فرا برسد. فکر میکنم آنچه که بیشتر مردم را هیجان زده بکند نمایش همزمان نامهای تجاری پیکسار و دیزنی در این انیمیشن باشد. در این مورد بسیارهیجانزده هستم.
ممنون…استفاده کردیم…خیلی خوبه که شما هستید..
بسیار متشکریم. 🙂
سلام.فوق العاده بود.هم ترجمهی روان و هم موضوع درست و حسابی.ای کاش در ایران هم مثل چنین شرکت های بزرگی انیمیشن ساخته میشد.الان شرکت صبا بیش از ده سال فیلم تولید کرده ولی تنها پیشرفتی که در آن ها دیده میشه تبدیل کاراکتر ها و محیط از دوبعدی به سه بعدی است اصلا به جلوه های بصری،نورپردازی ،انیمیت صحیح و … توجه نمیشود.
عالی بود خیلی ممنون از زحمات و مطالب فوق العادتون خسته نباشین
خیلی ممنونم از شما دوست گرامی.