skip to Main Content

ای کاش می‌توانستم به خود جوانم بگویم که… (قسمت دوم و آخر)

ادامه از قسمتِ اول:

lois van baarle


۸٫ موفقیت حرفه‌ای به برنامه‌ریزی نیاز دارد.

صرف اینکه دارای استعداد هنری به صورت طبیعی هستید به این معنا نیست که یک شغل خلاقانه از ناکجاآباد یکباره در دامان شما قرار می‌گیرد. برای اینکه چنین اتفاقی رخ دهد، باید برنامه داشته باشید. پیتر می‌گوید:« بنشینید و نقاط قوت و ضعفتان را بنویسید و برای هر مورد فکری بکنید. رفته‌رفته نمایی پیچیده از خودتان با شاخه‌های متعدد رسم می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا برای بهبود نقاط قوت و نابودی نقاط ضعفتان برنامه‌ریزی کنید. »

 

۹٫ یک روال خلاقانه به شما کمک می‌کند که سرحال و پرانرژی بمانید.

هیجان‌زده شدن و الهام گرفتن یک مسئله است و حفظ این اشتیاق برای یک مدت طولانی مسئله دیگری‌ست. لوئیش می‌گوید: « طبیعی‌ست که برای یک مدت کوتاه احساس خلاقیت بالایی داشته و پرانگیزه باشید، اما گاهی این حس فروکش می‌کند و یا آنقدر سخت کار می‌کنید که خودتان را فرسوده می‌کنید. نکته مهم آنست که برای طراحی یک روال منظم و ثابت داشته باشید که شامل کارهای تمام‌شده، طراحی‌ها  و شناسایی استعدادها باشد. این کار  سبب تداوم رشد و پیشرفت هنرتان می‌شود و خلاقیتتان را در طولانی‌مدت  زنده نگه می‌دارد. انجام کارهای معمول و پیوسته بهتر از آنست که  مدام سعی کنیم بر موجی از انرژی بالای خلاقیت سوار باشیم.

loish

۱۰٫ با خودتان رقابت کنید.

کلایتون می‌گوید:« توصیه می‌کنم تا می‌توانید از خودتان پیشی بگیرید. » او خودش را با روبرو شدن با پرسپکتیوهای دشوار و یا بیان حالات بدن و صورت به چالش می‌کشد. وی می‌افزاید:« قرار است این چالش کار سختی باشد. تنها روبرو شدن با چالشی که برای خود تعیین کرده‌اید، می‌تواند به پیشرفت شما کمک کند. »

۱۱٫ از زیر سایه خودتان خارج شوید

وقتی برای اولین بار وارد دانشگاه شدم، فردی فوق‌العاده خجالتی بودم. علاقه‌ای به یافتن دوستان جدید نداشتم، نمی‌توانستم در مقابل جمع صحبت کنم و اعتمادی به کارها یا تجارب خودم نداشتم. فینیان به خاطر می‌آوردکه « این موضوع کاملاً جلوی پیشرفت مرا در دانشگاه می‌گرفت. فهمیدم که باید نحوه برخوردم با زندگی و شیوه ابراز وجودم را اصلاح کنم.  این کار به تمرکز و تلاش زیادی نیاز داشت و چندین سال طول کشید تا این تغییر ایجاد شود، اما می‌توانم بگویم که حالا خیلی بیشتر از زندگی لذت می‌برم. »

Clayton Henry

۱۲٫ نه گفتن را یاد بگیرید.

لوئیش می‌گوید:« به عنوان یک هنرمند آزاد مرزها را حفظ کنید. وقتی که کار بیشتری قبول می‌کردم، احساس می‌کردم که مجبورم مدام به مشتریهایم «بله» بگویم تا ثابت کنم که انسان وظیفه‌شناسی هستم. اما من مرزها را فراموش کردم و اسیر آن کار شدم تا جایی که چون خودم را با یک کار بیش‌از‌حد خسته می‌کردم ، دیگر نمی‌توانستم به کارهای دیگر برسم. نه گفتن را یاد بگیرید ، محدوده توانایی‌تان را بشناسید و یاد بگیرید که بین کار و هنر و سایر امور زندگی که به اندازه کار مهم هستند ، تعادل برقرار کنید. »

۱۳٫ ملاقاتها و برخوردها در این حرفه پر از فرصتها و امکانات بالقوه است.

پیتر می‌گوید: « داشتن ارتباط در حرفه و صنعت ساخت بازی مهمترین چیز است. » از نظر وی  نکته  کلیدی شرکت کردن در برنامه‌ها و رویدادهای کوچک و بزرگ و تلاش در به حداکثر رساندن موقعیتها و ظرفیتهای بالقوه موجود در آنهاست. او توصیه می‌کند: « نمونه کارهایتان را به شرکتهای حاضر در این رویدادها بدهید تا آنها را بررسی کنند و به شما بازخورد بدهند. از طریق وب‌سایت‌ها با هنرمندان محبوبتان صحبت کنید ، در کارگاهها شرکت کنید و سپس کسانی را که ملاقات کرده‌اید ، دعوت به صرف یک نوشیدنی کنید.»

Clayton Henry

۱۴٫ کارِ هنری به صورتِ تمام‌وقت زمینه‌ساز بروزِ فاجعه است.

لوئیش می‌گوید: « من اغلب خودم را در کار غرق می‌کردم و چون هنر قبل از آنکه  به عنوان یک حرفه دنبالش بکنم ، علاقه و سرگرمی من بود ، حالا دیگر سرگرمی زیادی نداشتم. » وسوسه  صرف تمام اوقات برای کار  خیلی سریع منجر به بروز مشکلات جسمانی ( تمام روز  به یک وضعیت نشستن برای هیچکس خوب نیست) و آسیب به سلامت روانی می‌شود. « در واقع، بخصوص اگر بخواهید به مدت طولانی به یک کار ادامه دهید، زمان فراغت از کار تقریباً به اندازه خود کار  اهمیت خواهد داشت. پس با مرور زمان شروع به این کردم که خیلی جدی‌تر به خودم استراحت بدهم و حتی ورزش و بهداشت روانی را بیشتر در اولویت قرار دادم ، چرا که این امر برای آنکه بتوانم کارم را خوب انجام دهم، ضروری‌ست.

peter brockhammer

۱۵٫ از تحولات خلاقانه آگاه باشید

کلایتون  اظهار می‌دارد:« در اواسط دهه ۹۰ بسیاری از دانشجویان هنر شروع به تمرکز بر هنر دیجیتال کردند. فکر می‌کنم  پارک ژوراسیک آنها را به این مسیر سوق داد. من فکر می‌کردم که فتوشاپ و هنر کامپیوتری برای کسانی‌ست که بلد نیستند به شیوه سنتی نقاشی بکشند یا طراحی کنند. لعنت به من. من احمق بودم. حالا ، پس از گذشت ۲۵ سال، تمام صفحات کتاب مصور طنزم را روی آی‌پدم می‌کشم. اگر وقتی ۱۸ یا ۱۹ ساله بودم ، صادقانه به هنر دیجیتال روی آورده بودم ، حالا خیلی جلوتر از این بودم. »

۱۶٫ گاهی لازم است که به سراغ چالشهای جدید بروید.

اگر می‌خواهید که به عنوان یک هنرمند همچنان در کارتان پیشرفت کنید ، این نکته حیاتی‌ست که بتوانید تشخیص دهید که چه وقت به اندازه کافی  برای رفتن به سراغ یک کار خاص مهارت دارید و در همان زمان به سراغ آن کار بروید. فینیان می‌گوید:« اگر با گذشت زمان، افراد در یک نقش باقی بمانند، دچار رکود می‌شوند و پیشرفتشان کند می‌شود.» شروع یک نقش جدید یا قبول یک کار ناآشنا، هر چند ممکن است ترسناک باشد ، اما کمک بزرگی برای رشد و پیشرفت است.  وی می‌افزاید:« بیشترین رشد زمانی اتفاق می‌افتد که مجبور می‌شویم کارهایی را انجام دهیم که قبلاً نکرده‌ایم و باید آنها را درجا یاد بگیریم.»

peter brockhammer

این مطلب یک دیدگاه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
جستجو