دراغلب فیلم‌های انیمیشن، شخصیت عنصری است که داستان را هدایت می‌کند، چونکه کاراکتر مدام درحال ایفای نقش بوده و توجه مخاطب اغلب روی کاراکتر می‌باشد. با توجه به این تمرکز که روی شخصیت‌های فیلم وجود دارد، توسعه، بسط و ایجاد نورپردازی خوب، عنصری حیاتی برای موفقیت یک فیلم انیمیشن به شمار می‌رود.

رنگ قهرمان اصلی

شخصیت‌ها در فیلم‌ انیمیشن به طور کلی از یک رنگ ایده‌آل بهره می‌برند. به طور مثال همه شخصیت‌های انیمیشن مینیونها زرد رنگ هستند. از این رنگ به عنوان “رنگ اصلی یا Hero Color” یاد می‌شود. هنرمندان نورپرداز همیشه باید به این نکته توجه داشته باشند که در طول پروژه و در حین نورپردازی شات‌ها رنگ کاراکتر اصلی حفظ شود. بنابراین برای رسیدن به این هدف نیز باید نورهایی با طیف‌های متنوع و با شدت‌های خاص ایجاد و کنترل کنید تا قهرمان اصلی داستان متمایز و آشکار گردد. و این کار زمانی که طراحی رنگ دیگر عناصر صحنه با توجه به رنگ خود کاراکتر از رنگ‌های مکمل استفاده شود بسیار مهم خواهد شد؛ برای مثال: یک کاراکتر با تنالیته سرد به همراه موهای آبی، اگر این کاراکتر را در مقابل یک نور شمع با تنالیته گرم بگذاریم، هنرمند نورپرداز باید دقت و توجه کافی را هنگام نورپردازی به این نکته داشته باشد که رنگ سرد کاراکتر همچنان باید حفظ شود و نگذارد نور گرم شمع، تاثیر منفی روی رنگ‌ سرد کاراکتر بگذارد. و اگر رنگ کاراکتر را به سمت خاکستری و اشباع رنگ کمتری ببرید، به نظر بیمار خواهد آمد. در عکس زیر نمونه بارزی از این مثال در انیمیشن Brave آورده شده است. عنصر نمادین شخصیت میراندا در این انیمیشن موی قرمز اوست. اگر هنرمند نورپرداز نور محیط را بیش از اندازه سرد درنظر بگیرد، موی قرمز میراندا را تحت تاثیر قرار خواهد داد و این کار اشتباه است. تنالیته رنگ پوست او نیز مرده و بسیار غیرطبیعی به نظر خواهد رسید. این تنالیته گرم، خوانایی بیشتری را به کاراکتر میراندا می‌دهد. به این صورت که تا زمانی که موها و رنگ پوست میراندا خوانایی داشته باشد مانند گوی درخشانی در طول فیلم خودنمایی خواهد کرد. البته این بدان معنا نیست که هنرمند نورپرداز شرایط‌ مختلف نوری را نادیده بگیرد. اگر این اتفاق بیفتد گویی کاراکتر خارج از محیط اطرافش قرار دارد. پس باید هنرمند نورپرداز همه شرایط مختلف نوری را با دقت روی کاراکتر نیز اعمال کند تا همچنان خوانایی کاراکتر حفظ شود. هنرمند نورپرداز باید تعادل و یکپارچه‌سازی شخصیت‌ها را شات به شات بر اساس رنگبندی شخصیت اصلی و قهرمان داستان نیز رعایت کند. البته چالش بسیار دشواری است ولی با شناسایی و استفاده صحیح ازمنابع خوب می‌توان به این مهم دست یافت.

نورپردازی کاراکترها در انیمیشن اغلب شامل توجه به مواردی است که در پیشبرد داستان نقش مهمی دارند. به طور مثال، شخصیت‌هایی که در حال صحبت هستند باید طوری صورتشان نورپردازی شود که توجه مخاطب روی صورتشان باشد. یا به عنوان مثال، کاراکترهایی که به چیزی اشاره می‌کنند و یا آبجکت مهمی را در دست دارند، هنرمندان نورپرداز باید طوری شات مربوطه را نورپردازی کنند که توجه مخاطب روی دستان کاراکترها باشد و یا نورپردازی خاص در منطقه‌ای که کاراکتر ایستاده است. در همه این موارد شغل اصلی نورپرداز هدایت دقیق چشمان مخاطب در جهت روند داستان می‌باشد.

بهترین راه برای جدا کردن کاراکتر از بکگراند تاکید بیش از اندازه بر جاهایی است که بیننده قرار است به آنجا نگاه کند به عنوان مثال اگر کاراکتر روشن است و بکگراند تیره، در این حالت نواحی مورد توجه باید کمی روشن‌تر باشند.

استفاده از نور و آبجکت‌های دکور می‌تواند به قاب‌بندی کاراکتر در تصویر کمک شایانی نماید. چیدمان عناصر محیط در صحنه به طوری که از لحاظ بصری کمک به درک کاراکتر نماید و یا حرکت او را کامل‌تر کند، بسیار مهم می‌باشد. علاوه بر این، نورپردازی نیز می‌توانند این عناصر صحنه را طوری روشن سازند که موفقیت بیشتری در مقوله‌ی استیجینگ نصیب فیلم نمایند.

نورپرداز می‌تواند نور rim را روی عناصر صحنه بتاباند تا شکل کلی آنها برای مخاطب خوانا و قابل درک باشد. راه دیگر استفاده هوشمند از کنتراست تیره و روشن در جاهایی از قاب است که تمرکز بر آنجاست. همچنین نورپرداز باید حواسش جمع باشد تا از لحاظ بصری تداخلی میان موضوعات صحنه بوجود نیاورد، نه به این معنی که آبجکتی وارد آبجکت دیگر شده باشد، بیشتر از نظر طراحی گرافیک و زیبایی شناسی هماهنگی و تعادل بصری در سراسر شات ایجاد نماید.