چگونه یک ضدقهرمانِ خوب طراحی کنیم؟
سوال: چگونه یک ضدقهرمانِ خوب برای بالا بردنِ سطح کیفیت فیلمنامه طراحی کنیم؟
بدون وجود چیز یا کسی که قهرمانِ داستان به مبارزه با آن برود، قهرمانِ شما صرفا شخصیتی خوبی جلوه میکند که یک روز معمولی را آغاز کرده است. در عین حال ساخت یا خلقِ یک ضدقهرمان یا آنتاگونیست میتواند بسیار جالب باشد.
به عقیدهی من برای ساخت ابرقهرمانهای خوب!، شما نیاز به چیزهای مشخصی دارید. اول، اینکه ضدقهرمانتان باید تا حدودی از قهرمانِ داستان پیچیدهتر باشد. تمام کارها و تمریناتی که برای شخصیت اصلی و آدمِخوبِ داستانتان انجام میدهید را نیز باید برای ضدقهرمان هم انجام دهید!
لیست 5ویژگی اصلی را داشته باشید: باید بدانید که این ویژگیها چگونه سیر داستان را قرار است دگرگون سازند و مهمتر از همه، چه پیشزمینهای پشتِ رفتار و انگیزهی او وجود دارد. 5مقطع مهم در زندگی ضدقهرمانِ خود را تهیه کنید.
اگر ضدقهرمان برای اعمالی که انجام میدهد انگیزه و دلیل قانع کنندهای نداشته باشد، غیرقابل باور میشود. یک چیز ذاتی و فطری باید وجود داشته باشد تا مسیر اصلی را هدایت کند. مهم نیست که چقدر شکست میخورد یا رد میشود.
آیا آنتاگونیست شما پیچیده است؟ آیا به راههای استراتژیک و جذابی که بتواند از مسائل موجود در داستان بیرون بیاید اندیشیدهاید؟
حتی بهترین فیلمها نیز پیشزمینههای بسیار منطقی و قابل باور برای شخصیتِ ضدقهرمان خود دارند و این باعث میشود تا آنها را باور کنید. Freddy Krueger در کودکی شکنجه شده بود و پس از آن قاتل کودک شد.سالها پیش پس از آنکه 20 کودک را به قتل رساند محاکمه شد و چون با حکم دیوانگیِ دادگاه آزاد شده بود، در نتیجه پدر و مادر ناتنیاش تصمیم گرفتند خودشان او را محاکمه کنند. در نتیجه او را زنده زنده سوزاندند. حالا او برای انتقام گرفتن برگشته است.
این پیشزمینهها؛ انگیزه و خصوصیات روانی میتواند به ضدقهرمانتان اضافه شود و به رفتار او به جای یک دیوانهی صرف که میخواهد بُکُشد، هدف دهد.
به شدت بازنویسی فیلمنامه را توصیه میکنم. این روند به شما این امکان را میدهد که از دیدگانِ آنتاگونیست ببینید و بنویسید. به دلایل زیادی این یک روشِ خوبیست. نه تنها اجازه میدهد تا موانع قهرمان داستان را ببینید، همچنین به شما اجازه میدهد تا ببینید رفتارِ آدمِخوبِ داستان، چه تاثیری روی او میگذارد. با نگاه به داستان و چهارچوباش از نقطهی دید آنتاگونیست، میتوانید روند پیشرفت داستان از سمتِ او را ببینید. یکی از بهترین روشها برای رصد کردنِ فعل و انفعالاتِ داستان از یک پرسپکتیو جدید.
به جای اینکه قهرمانِ شما در سفر باشد، اجازه دهید تا ضدقهرمانتان خودش ابرقهرمان را بوجود بیاورد. همچنان که قهرمان “میبازد”، فراموش نکنید که آدمبدها در حال “برنده شدن” هستند. در این شرایط قادر خواهید بود تا چگونگی اقداماتِ قهرمان را در نقاطِ عطف پیشبینی کنید. همچنین در نقاط میانی و در جایی که او همه چیزاش را میبازد. این روند در رفتار و حرکاتِ او منعکس میشود.
در نقطهی میانی، برای مثال، باید نقشهی ضدقهرمان را به نوعی تحت تاثیر قرار دهید. آنها باید تحت این شرایط بگویند: “اوه خدای من”، شاید این به معنی رویارویی جدیدی باشد که باید برای آن آماده شوند.
اگر داستانِ شما ضدقهرمانِ انسانی ندارد، اگر داستانی از یک فاجعه را مینویسید و یا از ویژگیهای یک شهابسنگِ مخرب. بیگانه ها و یا هر چیز دیگر، میتوانید دوچیز انجام دهید. 1- سعی کنید تا جایی که میتوانید ویژگیهایی انسانی به آن نیروی غیر انسانی بدهید. 2- میتوانید ضدقهرمانهای ثانویه داشته باشید. فیلمهایی مانند: Twister, 2012, Independence Day, The Day After Tomorrow و… همگی دارای ضدقهرمانهای ثانویه هستند. ضدقهرمانهای ثانویه به مانند ضدقهرمانِ اصلی نیستند ولی تاثیر ثانویه روی شخصیت اصلی فیلم دارند.
مهم نیست که در چه سبکی مینویسید. چه داستانی را ایجاد میکنید، کدام ماجراجویی را برای شخصیتهای اصلی رقم میزنید، همیشه مانعی سر راه وجود دارد. یک نیرو، آدمِ بد – باید آنها را متوقف کنید. اگر بتوانید خائنانی واقعی و قانع کننده ایجاد کنید، چه از لحاظ بصری و روانی. باعث خواهند شد تا قهرمانِ اصلی و در کل سیر اصلی داستان نیز بیشتر بدرخشد.
لیست ضدقهرمانهای ثانویهی دیزنی
سلام آقای رضوی اگه میشه یه توضیح درباره آنتاگونیست بدید.ممنون