ای کاش میتوانستم به خود جوانم بگویم که… (قسمت اول)
اگر بتوانید به گذشته برگردید و به خود جوانتان توصیه شغلی کنید، چه توصیهای میکنید؟ روت همیلتون این سوال را از چهار هنرمند ارشد / پیشکسوت پرسیده است. ممکن است پاسخ آنها الان به شما کمک کند.
میزگرد هنرمندان:
لوییز وان بارله: هنرمند طراح شخصیت از هلند که در اینترنت به لوئیش معروف است و دنبالکنندههای زیادی در شبکههای اجتماعی دارد. (لویش)
فینیان مکمانوس: کارگردان خلاق شرکت فینیان که تجربه زیادی از کار در صنعت فیلم و بازیهای ویدیوئی دارد.
کلایتون هنری : کلایتون بیشتر از ۲۰ سال است در صنعت تولید کارهای مصور طنز حضور دارد . شرکتهای Marvel و DC Comics از کارهای وی استفاده کردهاند.
پیتر بروخامر: پیتر یک طراح شخصیت متولد برلین است و در حال حاضر یک ایدهپرداز تماموقت است که به صورت آزاد کار میکند.
ای کاش میتوانستم به خود جوانم بگویم که….
-
همه گاهی کارهای بدون برنامه انجام میدهند ( و این اصلاً بد نیست).
لوئیش، هنرمند دیجیتال و طراح شخصیت، زمانی که برای اولین بار کارش را شروع کرد، با سندرم Impostor دستبهگریبان بود؛ احساس میکرد که باقی افراد همگی به خوبی میدانند که چکار میکنند و مهارتهایشان را به خوبی فراگرفتهاند. اما سرانجام فهمید که یادگیری در حین کار هم چیز بدی نیست.
او میگوید:« خیلیها فقط بهترین کاری که از دستشان برمیآید، انجام میدهند و با موقعیتهای مختلف در زندگی وحرفه خود کنار میآیند. » آنچه که به من کمک کرد این بود که خیلی سریع دستبهکار شوم و بدون برنامهریزی قبلی کار را انجام دهم، همیشه نهایت تلاشم را برای انجام کار بکنم و اینکه بپذیرم که همینقدر کافیست. معمولاً مهارتهای من بیشتر از آنی بود که تصور میکردم و این توانایی را هم داشتم که با شرایط سازگار شوم و بر اساس موقعیت مهارتهای جدید بیاموزم.
-
تجارب زندگی بر حاصل خلاقیت شما تأثیر میگذارند.
فینیان مکمانوس، کارگردان خلاق و هنرمند مفهومی که اوقاتش را صرف سفر برای کمک به معرفی سبک هنریش کرده و در حال حاضر هم کماکان به همین شکل به کارش ادامه میدهد، میگوید: « افزایش دانش شما در خصوص موضوعات بهظاهر بیربط نقش زیادی در رشد و پیشرفت شما چه به عنوان یک هنرمند و چه به عنوان یک انسان دارد. هر قدر بتوانید بیشتر از جهانی که دوستش دارید دریافت کرده و سپس بازتابش را در هنر خود نشان دهید، بهتر است. »
-
همه چیز “شما” نیستید.
داشتن استعداد یک چیز است، اما همکاری خوب با دیگران هم میتواند تأثیر بسزایی در مسیر حرفهای شما بگذارد. کلایتون هنری، هنرمند کتابهای مصور طنز، میگوید: « به سایر افراد تیم خلاق توجه کنید. در ایمیلها آنها را خطاب قرار دهید. به نگرانیهایشان توجه کنید. این موضوعیست که من ناچار شدم به سختی یاد بگیرم. گاهیاوقات تصور میکردم که قوه خلاقه من از دیگران بیشتر است. تصور احمقانهای بود. احتمالاً این تصور در اوایل کارم هزینه زیادی برایم داشت.
-
کارتان را خیلی سریع وسعت ندهید.
در ابتدای کار به نظر میرسد که هزاران چیز برای آموختن و هزاران شیوه و تکنیک جالب برای امتحان کردن وجود دارد. اما فینیان توصیه میکند که در ابتدای کار تمرکز خود را بر روی یک حیطه محدود حفظ کنید. « به جای آنکه از همان ابتدا کارتان را وسعت دهید، وجودتان را بیامان وقف تسلط بر چند مهارت اصلی نمایید.»
-
باید بهانهای برای توجه به خودتان در اختیار دیگران قرار دهید.
کلایتون میگوید:« اوایل کارم خیالم زیادی راحت بود . تصور میکردم که کل صنعت کتابهای مصور طنز قرار است به من اهمیت دهد و ناچار نیستم به دنبال فرصتهای جدید باشم. » چنین اتفاقی نیفتاد و وی ظرف چند سال به ناچار به ابتدای مسیر برگشت و به یک کار خردهفروشی که از آن متنفر بود، مشغول شد. « چند ماه طول کشید، اما از این مدت برای کار کردن بر روی نمونهکارهایم و بازگشت به صنعت کتابهای مصور طنز استفاده کردم. از این واقعه چه درسی میگیریم؟ ازخودراضی نباشید. »
-
عقبگردهای حرفهای برابر با کماستعدادی نیست.
پیتر بروخامر ، تصویرگر، هنرمند مفهومی و طراح شخصیت ، در ابتدای کار خود برای تعداد بیشماری از نقشهای دوبعدی هنر مفهومی درخواست کار داد و یکی پس از دیگری جواب رد گرفت. وی سرانجام به تواناییهای خودش شک کرد. او نقل میکند:« اطرافیانم همیشه به من میگفتند، « چطور هنوز کار پیدا نکردی؟ تو خیلی بااستعدادی. این موضوع مدام گیجم میکرد، چرا که این صنعت خلاف آن را به من نشان میداد. » عقبراندهشدن حتی در بااستعدادترین هنرمندان هم وجود دارد. مهارت واقعی آنست که علیرغم این شکستها اعتماد و اشتیاق خود را از دست ندهید.
-
هنر شخصی (یا نمونهکارهای اختصاصی Personal Art) میتواند دربها را به رویتان باز کند.
معلمهای لوئیش در مدرسه هنر، چندان از سبک شخصی او خوششان نمیآمد، بنابراین وی در نهایت این سبک را محدود به اوقات فراغت خودش کرد. امروزه این هنر شخصی او یک کار جانبی پربار است که منجر به چاپ دو کتاب و یک صفحه Patreon محبوب (در شبکههای اجتماعی) شده است. او میگوید: « حفظ عادت کشیدن طرحهای شخصی فرصتهای غیرمنتظرهای را برایم فراهم کرد. عمیقاً اعتقاد دارم که نباید تمام داشتههایم را در یک کار صرف کنم ، پس توصیهام به هنرمندان آزاد آنست که همیشه زمانی را – هرچند اندک- به خلاقیتهای شخصی خود، خارج از محیط کار اختصاص دهید، حتی اگر این کار فقط برای این باشدکه بخواهید کاری خلق کنید که فقط مختص به خودتان باشد. »
میر توحید عزیز دوست دارم بپرسم خودت چی میگفتی … !؟ البته هنوزم جوونی، تو دل برویی :))
طومار میشد اگر که میخواستم بنویسم 🙂
🙂