skip to Main Content

پادکست ۴۲: کتاب توهم زندگی – داستان در انیمیشن (قسمت چهارم)

ادامه‌ی پادکست شماره ۴۱:

برای گوش دادن به پادکست شماره ۴۱ به یکی از وب سایت‌های پادبین، گوگل پادکست یا اپل پادکستس،  یا رادیو پابلیک و کست باکس مراجعه کنید.

در ادامه ترجمه فارسی کتاب توهم زندگی (یا خیالِ زندگی) میخوانیم:
بجای تیمی حرفه‌ای و باسابقه، موش‌هایمان را به تیمی از آماتورها که صرفا تنها عهد و پیمانشان با بنیاد امداد و نجات را دارند تا راهنمایشان باشد، تغییر دادیم. بلافاصه، تمایلاتی غنی پدیدار شدند، و داستان نویس مصمم شد تا وارد عمق موقعیت های تازه بشه و سودمندتر از همه، داشتن موش ها به نحوی بود که از ابتدای فیلم باهم آشنا نشده‌،  و در اوایل فیلم برای نخستین بار باهم آشنا می‌شوند. حالا هر کاری که تک تکشان انجام دهند، با همراهانِ جدید رنگ  تازه‌ای خواهد گرفت.
بیانکا و برنارد
خانمِ بی‌یانکا بانویی خوش ظاهر با میزانی از جذابیت برای بِرنارد هست، و، همچنانی که وظیفه اصلی برنارد در خصوص بنیادِ امداد و نجات؛ موفقیت به هر قیمتی هست، حالا با داشتنِ بانویی هیجان‌انگیز در کنارش، آن مخمصه‌ها و دشواری‌ها بسیار جالب‌توجه‌تر شدند. اگه مجبور باشه تا به موشِ مونث بگه که اشتباه میکنه، با مشکلاتی مواجه خواهد شد که فرصت‌های سرگرمی بیشتری رو فراهم خواهد کرد که اگر باهم به مدت ۲۰ سال ازدواج کرده بودند هم این شرایط را فراهم نمیکرد. حالا عدم توجه بی‌یانکا به منطق، موقعیت‌های واقع‌گرایانه ای خلق کرد. و هر کشمکشی میانِ آن دو، فرصت‌های بیکرانی هم برای انیماتورها و هم برای داستان نویس فراهم کرد..
همه هم به خاطر این بود که روابط این دو کاراکتر رو به چیزی که می‌تونه رشد بکنه و پر جنب و جوش بمونه تغییر داده بودیم. مطمئنا، از ابتدا تا انتهای فیلم ، نَمایش‌های خوبِ زیادی در خصوص این دو  کاراکتر نوشته شد که هیچ تغییری در احساسشان نسبت به هم وجود نداشت، اما ، عموما،  اگر کاراکترها دچار تغییروتحول و رشد نشوند، داستان به سادگی پیش نخواهد رفت.
(ادامه متن در فایل صوتی!)
نمایی از پِنیPenny در یتیم‌خانه.
ترجمه و گویندگی: میرتوحید رضوی
تدوین: میرامید رضوی
منبع: کتاب توهم زندگی Illusion of Life

این مطلب 4 دیدگاه دارد.

  1. _همونطور که توی پادکست گفته شد روابط بین کاراکتر ها خیلی مهمه و باعث ایجاد موقعیت ها و فرصتهایی میشه که داستان رو جالب توجه تر بکنه و لحضه های فان بوجود بیاره و در نهایت بشه کاراکتر رو به مخاطب شناسوند و همراهشون کرد . پس حتما باید کاراکتر رو در روابطی با اطرافیانش قرار بدیم که در سرتاسر فیلم پرجنب و جوش باشه و حرارتش نخوابه یعنی برای مخاطب این رابطه جذاب باشه و بخواد که ادامه و انتهای این رابطه رو ببینه .
    _کاراکترها رو باید در موقعیت های چالش برانگیزی قرار داد که بتونن به واسطه اون رشد کنن
    اگر در یک زمینه ای ترسی یا نقطه ضعفی داشتند اونو به واسطه اون فرصت برطرف کنن ؛ در کل شخصیت درونی خودشون رو نشون بدن .
    _جمله مهم کتاب :” چه وضعیتی برای انیمیشن سازگاری بهتری داره؟ ”

    _داستان نویس علاوه بر اینکه باید داستانی بنویسه که ارزش اینو داشته باشه که تمام پروسه های طولانی انیمیشن شدن روش طی بشه و از تمام پتانسیل انیمیشن در آن استفاده بشه ، باید به پتانسیل تیم تولید و ابزارهای موجود هم توجه بکنه یعنی بدونه که این تیم میتونن از پس این داستان بر بیان . البته همه فیلم ها صحنه هایی دارند که پیچیده و خیلی جالب اند پس باید برای این صحنه ها افراد با مهارت استخدام شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
جستجو