دوازده اصل پویانمایی: پیشبینی Anticipation
این سری از مباحث انیمیشن که قرار است توسط پویانما پوشش داده شود، بر اساس سری مطالب از وب سایت انیمیشن منتور خواهد بود که قواعد ۱۲ گانهی انیمیشن را به صورت عمیق بررسی کرده است.
مباحث پایهای این قواعد را توسط معلمهای فوقالعادهی انیمیشن منتور که در استودیوهای مطرح جهان مشغول کار میباشند یاد خواهید گرفت.
Anticipation چیست؟
· حرکتی که چیزی را پیشبینی میکند؛ انتظارات یا پیشگویی
· (بیننده را آماده میکند) برای حرکت بعدی تا قبل از آنکه واقعا رخ بدهد، آن را بپذیرند. –فرانک توماس و اولی جانسون، توهم زندگی Illusion of life
· سیگنالهایی به بیننده میدهد در جهت اینکه ایدهای تازه در حال رخ دادن است. (نگارندهی متن )
اغلب این قاعده در حالی که تمرکز کردهایم تا پوزهای خوب، زمانبندی و حرکتهای نرم را ایجاد کنیم به سادگی فراموش میشود. اما بدون این قانون، انیمیت و حرکت کاراکتر روبوت مانند میشود.
مثالهایی از Anticipation:
· قبل از پرش از ساختمان، تمام بدن جمع میشود.
· فشرده شدن دهان قبل از باز شدن و شروع به صحبت.
· پلک زدن قبل از چرخش سر.
همانطور که مشاهده میکنید، اندازهی این پیشبینی مهم نیست. میتواند وسیع یا خفیف باشد.
چرا انیماتورها به پیشبینی نیاز دارند؟
بیایید به Anticipation در تمرین کلاسیک توپ جهنده نگاهی بیندازیم. برای اینکه به صورت شفاف ایده را ترسیم کنیم، از یک حالت کاملا ثابت به یک جهش رسیدهایم.
اینجا جهش توپ بدون پیشبینی انیمیت شده است. ببینید که چقد این پرش رو به بالا بیانگیزه است و ایدهای بابت اینکه چه زمانی میخواهد اتفاق بیفتد نداریم.
با اضافه کردن میزانی از فشردگی Squash قبل از عمل پرش، یک Anticipation یا پیشبینی را به حرکت اضافه کردهایم. همچنین به خوبی حس اینکه انرژی جمع میشود تا رو به بالا بپرد را حس میکنیم و توپ زنده به نظر میرسد.
حالا این همان جهش با مقداری از پیشبینی است. توجه کنید که حالا چطور خودش را آماده میکند برای جهش رو به بالا و کاملا از این عمل لذت میبرد. نیازی به یادآوری نیست که این پیشبینی از عنصر دیگری یعنی Squash And Stretch استفاده کرده است.
پیشبینی Anticipation واقعا همان چیزیست که به مخاطب اعلام میکند چیزی در حال رخ دادن است. آنها را آماده میکند، وقتی اتفاق افتاد، میتوانند از آن لذت ببرند و در مقابل آن گارد نگیرند. در نتیجه، پیشبینی با ایجاد کمی حالت تعلیق میتواند به کمک لحظهی سورپرایز شدن بیاید. مخاطب سپس بجای اینکه حرکت تازه را از دست بدهد آمادهی رخ دادن آن میشود.
ابنجا سعی کردهایم دو نوع پیشبینی را روی یک حرکت سادهی چرخش سر پیاده کنیم. تفاوتها را ببینید:
اینجا چرخش بدون هرگونه پیشبینی است:
و اینجا با مقداری پیشبینی، سر در ابتدا کمی به سمت مخالف حرکت میکند. همچنانکه این حرکت کمک میکند تا مقداری آن را به بخشهای کوچکتری از قانون Overlapping Action تقسیم کنیم، میتواند انتخابی غیر طبیعی باشد – اینجا باعث شده تا حرکت سر مثل حرکت کلاسیک برداشت دوگانه به نظر برسد.
استفاده از پلکها و حرکت چشم به عنوان پیشبینی. ما حرکت مخالف سر را حذف کردیم و حالا کاراکتر پلک میزند و قبل از چرخش سر، چشمهای کاراکتر به سمت راست تصویر حرکت میکند.
و حالا به منظور مقایسه، اینجا تمامی پیشبینیها را کنار هم گذاشتهایم. حرکت مخالف سر هنوز هم درست به نظر میرسد و کار میکند، اما در این نقطه، مطمئنا برای بهترین بازی، بهترین فُرم پیشبینی را استفاده خواهید کرد.
چگونه در Anticipation استاد شویم؟
با نگاه علم فیزیک، پیشبینی میتواند ایدهی آماده سازی و جمع کردن انرژی قبل از شروع یک حرکت فیزیکی تازه باشد، مثل حالت خم و جمع شدگی در تمرین بالا که جناب آقای ریچارد ویلیامز آن را طراحی کرده است. مهمترین جنبهی استاد شدن در این قانون این است که مطمئن شوید که پوز یا حالتِ زمانبندی، سرعت و گسترهی این پیشبینی در هماهنگی لازم با حرکت اصلی است. چیزی مثل معضل یک فرمول ریاضیست، پیشبینی و حرکت بعد از آن نیاز دارد که ساخته شود، وگرنه قابل باور نخواهد بود.
این اشتباه میتواند هرجا نفوذ کند، اما یک انیمیشن سوپرهیرو، مکان معمول است. برای اینکه یک ابرقهرمان را ابرانسان نشان دهید، راهنمای اغلب اوقات این خواهد بود: “سریعترش کن”. این به خودی خود خوب است. اغلب پیشبینی یا خیلی خفیف است یا زمانبندی خیلی کوتاهی دارد. حرکت یک ابرانسان به سادگی قابل پذیرش خواهد بود اگر یک پیشبینی صحیح به جای انجام کارهای مخفیانه که بتوانید آن را قابل پذیرش کنید داشته باشد.
نکته: پیدا کردن پیشبینیAnticipation گم شده
همانطور که همهی ما میدانیم، نمیتوان با انیمیشن موضوعی برخورد کرد. باید به آن عادت کنیم، هزاران بار و بارها به آن نگاه کنیم، پس قبلا خواهیم دانست که چه کاری قرار است اتفاق بیفتد. چشمان ما دیگر نیازی به پیشبینی برای کمک ندارد. نتیجه این است که نمیدانیم که چه زمانی آنها را جا انداختهایم.
چطور میتوانیم متوجه این باشیم؟ یک تکنیک این است که انیمیشن را رو به عقب پخش کنید. چیزی که حالا مثل پیشبینی رفتار میکند کمی مثل قاعدهی دنباله یا follow-through به نظر خواهد رسید.
مثال میتواند راه رفتن یک دایناسور و فرود آوردن پایش در یک لوپ راه رفتن باشد. اگر آن را برعکس پخش کنیم، فشردگی پا قبل از بلند کردنش بعد از این که پا با زمین تماس داشته باشد مانند Overlapping Action خواهد شد. اگر سفت و محکم به نظر برسد، پس آنجا پیشبینی وجود ندارد، اینجا باید نتیجه بگیریم که قاعدهی پیشبینی را انجام ندادهایم.
مترجم: میر توحید رضوی
منبع: انیمیشن منتور
در همین زمینه:
عالی بود واقعا نیاز داشتم