چگونه دربارهی نورپردازی کامپیوتری بیندیشیم
نورپردازی یعنی داستان
وقتی در حال نورپردازی شاتها هستید، چه پروژه شخصی خودتان باشد و یا به عنوان عضوی از یک تیم در پروژهای سینمایی، ازهمان ابتدای پروژه ضروری است که با دیگر هنرمندان، کارگردانان، مدیران هنری، انیماتورها و یا هرشخص دیگری که درگیر پروژه است: داستان را خوب بداند و درک کند تا نورپردازی صحیح و درستی خلق شود.
به عنوان نورپرداز باید به این نکات کلیدی توجه داشته باشید:
داستان چیست؟ روند شکلگیری داستان چگونه است؟ شخصیتهای اصلی داستان کدامند و چه اتفاقی آنها را به چالش میکشد؟ نقاط عطف و لحظات کلیدی داستان کدامند؟ این همان نقطه شروع است زیرا نورپردازی پایه و اساس نقل داستان به شمار میآید. بنابراین مهم است بدانید داستانتان را به چه شکلی از طریق نورپردازی تعریف کنید؟
منابع خوب زندگی شما را نجات میدهد
اگر به عنوان نورپرداز کامپیوتری ایفای نقش میکنید، باید منابع خوبی برای شروع داشته باشید. زیرا همه منابع برای به دست آوردن دید درست و دقیق به شما کمک میکنند تا نورپردازی خوبی خلق کنید.
در بسیاری از تولیدات انیمیشن، کتاب رنگ و یا اسکریپت رنگcolor script را به عنوان مرجع و چراغ راهنما در اختیارافراد تیم قرار میدهند.
این کتاب راهنما، درباره توسعه ایدهها،حالات،احساسات بر اساس پلت رنگ و یا توالی فیلم، در اختیار همهی عوامل تیم تولید گذاشته میشود تا بارها و بارها آن را ببینند و طبق آن نورپردازی صحیحی روی شاتها انجام دهند.
همانطور که هنرمند نورپرداز به سختی تلاش میکند، با داشتن مراجع و رفرنسهای بیشتر و مختلف که کارگردان و کارگردان هنری در اختیار او میگذارند؛ به راحتی میتواند منظورخود را به هنرمندان نورپرداز ارائه کند.
نباید تنها به یک منبع که کارگردان آن را در اختیار شما گذاشته است، بسنده کنید صرفا به این خاطر که در آن درختی را از زاویه خاص دوست دارد!
تنها راهحل رفع این مشکلات، ارتباط است. هنگامی که در حال بررسی مراجع نوری خود هستید و یا در حال نورپردازی شاتها هستید، با سرپرستان و کارگردانان هنری خود صحبت کنید. سوالهای زیادی بپرسید تا زوایای تاریک ذهنتان روشن شود.
MASTER LIGHTING VS SHOT LIGHTING
در بسیاری از دپارتمانهای نورپردازی، مراحل مختلف نورپردازی را به دو بخش تقسیم میکنند، نورپردازی اصلی و نورپردازی شاتها. این گونه تقسیمبندیها استاندارد نیستند و میتواند برای استودیوهای مختلف مفهومهای متفاوتی داشته باشد. ولی به صورت عمومی؛ یک فیلم از سکانسها و شاتها تشکیل شده است و نورپردازی اصلی برای توالی فیلم کار نورپردازی را بر اساس سکانسهای فیلم انجام میدهد. در برخی استودیوها شاتهای فیلم را بر اساس شاتهای کلیدی برای نورپردازی انتخاب میکنند تا از این طریق بتوانند احساس و نگاه و حالات شاتها را در یک سکانس به نمایش بگذارند. در این مرحله باید نظرات مثبت کارگردان هنری، مدیرتولید ومدیرجلوههای ویژه قبل از اینکه تیم نورپردازی شاتهای بعدی را شروع کند، دریافت و اعمال شوند. در برخی استودیوها نیز نورپردازی بر اساس لوکیشن و مکان خاص تنظیم میشود.
اگر شما بهعنوان نورپرداز ارشد کار میکنید، راهکار کلیدی همان تکیه بر رفرنسهای نورپردازی برای سکانسها و محیط است. باید بر روی سردی و گرمی شاتها و ارزش هر شات و یا سکانس نیز کار کنید. باید بدانید نورهایتان را کجا و به چه دلیلی در آن موقعیت مکانی قرار میدهید. توجیه روشنایی، یکی از حقههای سینمایی است. اینکه با استفاده از منابع نوری شخصیت داستان را در محیطی خاص چگونه به نمایش بگذارید تا حس آن شات به خوبی توجه بینندگان را جلب کند. برای مثال میتوان نور خورشید را روی دیواری پشت سر کاراکتر تاباند، این موقعیت بصری میتواند نکات زیادی را به بیننده برساند(زمان، خلقوخوی،محل در فضا، حس تداوم) این جزئیات خاص و کوچک نیز میتواند در تنظیمات نورپردازی اصلی لحاظ شود و یا در نورپردازی شاتها به صورت جداگانه نیز اضافه شود.
با نورپردازی هر شات، نورهای هر شات به شما الصاق شده است! واقعا همینطور است. فارغ از اینکه چه تنظیماتی برای شاتها اعمال میکنید، ناظر نورپردازی آنها را در دید کلی فیلم قرار میدهد. از بررسی تمام رفرنسها و منابع دیگر، اطلاعات کلی سکانسی که شما نورپردازی کردهاید به دست میآید. آسان به نظر میرسد؟! نه واقعا. تک تک شاتها به نوعی با هم متفاوت هستند. برخی شاتها واقعا متفاوتند! با استفاده از حرکت دوربین، ممکن است شما شات مورد نظر را به شیوه متفاوتی نورپردازی کنید. چه کاری واقعا باید انجام دهید؟ باید خودتان را تطبیق دهید! در این روزها نورپردازهای CG و رندرینگ به اندازه بسیار زیادی پیچیده شدهاند اما نه به حدی که نتوانید این تکنیکها و تنظیمات پیچیده را با استفاده از الگو قرار دادن شرایط دنیای واقعی شبیهسازی کنید. با استفاده از کامپیوتر، شما میتوانید تقلب کنید، اما تقلبی که واقعا لازم و ضروری باشد.
کلید بهتر شدن نورپردازی بر اساس شاتها و نورپردازی بر اساس مستر ارتباط و به اشتراکگذاری آن است. اگر راهحلی را پیدا کردهاید که به خوبی در شاتها جواب میدهد، آن را پیش خودتان ذخیره و انبار نکنید! تکنیکی را که یاد گرفتهاید را با دیگر همتیمیهایتان به اشتراک بگذارید.
یکی دیگر از نکات مهم: خواندن ترکیببندی در سینما است. نقل داستان بر اساس نور، وابستگی مستقیم به ترکیببندی دارد! پیشنهاد ما مطالعه کتاب بسیار شگفتانگیزداستانپردازی بصری اثر Bruce Blocks است. این کتاب را داشته باشید و بخوانید و با آن زندگی کنید. البته به این نکته اشاره میکنم که قسمتی از ترکیببندی به نحوه تفکر به بازیگری در انیمیشن نیز وابسته است. نحوه نورپردازی میتواند بهترین پرفورمانسهای بازیگری را از بین ببرد و یا به اوج برساند. اگر شما نورپرداز هستید ولی انیماتور نیستید، با انیماتورهای خود صحبت کنید و مطمئن شوید همه شما به طور یکسان درباره داستان و مفهوم شات فکر میکنید.
و در آخر، عکاسی را یاد بگیرید. چون ذهنتان را به اصول ترکیببندی متصل میکند. همه عکسهای زیبا به نوعی ترکیببندی و داستانی خاص را در یک فریم نقل میکنند. دوربین خودتان را بشناسید (میتواند گوشی همراه شما باشد و یا یک دوربین حرفهای) تلاش کنید با یک فریم، داستانی را نقل کنید. با نور و رنگها بازی کنید. همه این عوامل دست در دست هم میدهند تا شما را یک هنرمند و نورپرداز قوی بکند.
سلام.من نزدیک چندسال است سایت شما رو دنبال میکنم ای کاش آموزش هایی هم در رابطه با نورپردازی بگذارید
با تشکر، دورههای متعددی در همین زمینه و زمینههای مختلف حال تدوین است.