راهکارهای موفقیت و پیشرفت در استودیوی انیمیشن (قسمت اول)
پیشگفتار
دو سال قبل یک دانشجوی انیمیشن که در دانشگاه شاگردم بود، با من تماس گرفت. او در مورد اینکه تصوری که از وضعیت داخل یک استودیو داشت با انتظاراتش مطابقت ندارد، با من صحبت کرد. او نگران این بود که چگونه از میانِ سیاستهای استودیو جهتیابی کند و چگونه یک انیماتور استودیویی بهتر باشد.
او داشت به این آگاهی میرسید که مسئله، صرفاً داشتن یک نمونهکار قوی و رفتار خوب نیست. در واقع با کمک این چیزها تنها وارد استودیو میشوید. با این حال وقتی که وارد استودیو شدید، برای آنکه در بلندمدت همچنان موفق بمانید، لازم است که مهارتهای متعدد دیگری را نیز کسب کنید.
بهطور خلاصه درگیر یک بازی ذهنی بسیار عمیق میشوید و تمام این مطلبی که ارائه میکنم برای درمیان گذاشتن تجربیاتم است تا بتواند به شما کمک کند که پس از ورود به استودیو ، در کارتان موفق شوید . از همان نخستین صحبتهایم با آن دانشجو ، احساسش تغییر کرد و دریافت که چه به لحاظ هنری و چه به لحاظ شخصی ، میتواند کارها را بهتر انجام دهد.
پس تصمیم گرفتم تا این موضوع مهم را برای سایر دانشجویان انیمیشن هم روشن کنم تا بتوانند با انرژی و اشتیاق به این حرفه وارد شوند و پیوسته در آن پیشرفت کنند.
رفتار
متداولترین توصیهای که در مورد رفتار میتوان کرد آنست که رفتار خوبی داشته باشید. البته گفتن این حرف راحتتر از عمل به آنست. ما انسانیم و طبیعیست که روزهای بد هم داشته باشیم. نکتهای که در مورد روزهای خوب و بد وجود دارد اینست که این روزها میتوانند سبب شکلگیری موفقیتها یا فرصتها و در کل احساس رضایت شما نسبت به کار شوند .
من دریافتهام که استقامت و پیوستگی کلید اصلی موفقیت، و رفتار حسابشده بهترین سلاح شما برای رسیدن به آن است. روزهای بد را شناسایی کنید، فکر کنید که دلیل این بدی چیست و سپس اجازه دهید تا گذر کنند. روزهای خوب را با آغوش باز پذیرا شوید و به دلیل خوب بودنشان بیندیشید. این نکات کوچک آموزههای شخصی ، میتوانند سبب شوند که همچنان شدیداً باانگیزه بمانید.
معیارهای موفقیت و شکست تغییر میکند، اما اصل موفقیت و شکست همیشه وجود دارد.
- موفقیتها:
- در یک پروژه گزینش شدن
- تکمیل کردن ماهرانه و هنرمندانه نماها
- داشتن نقش بزرگ در یک پروژه ارزشمند
- شکستها:
- بازبینی و اصلاح نماها
- از دست دادن ضربالعجلها یا موعود تحویل نماها
- اختصاص دادن نماها به انیماتورهای دیگر
- نداشتن قرارداد قابلتوجه
نحوه رفتار و عکسالعمل شما در برابر شرایط و موقعیتها درست به اندازه نمونه کارهایتان شما را به عنوان یک انیماتور معرفی میکند. بهترین توصیهای که میتوانم بکنم آنست که پس از موفقیت همچنان فروتن بمانید و پس از شکست دوباره از نو تلاش کنید.
نه موفقیتها و نه شکستها هیچکدام نشاندهنده تواناییهای شما نیستند. ممکن است در یک نما، یک سکانس و یا حتی کل برنامه مشکل داشته باشید، این به آن معنا نیست که شما انیماتور خوبی نیستید؛ ممکن است فقط کاری را انجام میدهید که خارج از محدوده آگاهی و شناخت شماست.
از طرف دیگر ممکن است در یک برنامه سخت تلاش کنید و با کار خوب به موقعیت بالایی دست پیدا کنید، اما در برنامه بعدی آن موقعیت را نداشته باشید. هرگز نمیتوانید به خاطر دستاوردهای خود انتظار یک رفتار خاص را از دیگران داشته باشید و اگر هم چنین رفتاری با شما نداشتند، خجالتزده نشوید. سعی کنید همواره یک رفتار ثابت و حرفهای از خود نشان دهید؛ این امر خود به خوبی شما را به دیگران معرفی خواهد کرد .
این امر در مورد انیماتورهای کارهای دوبعدی و انیماتورهای کارهای سهبعدی و CG هم صدق میکند.
گاهی اوقات در یک پروژه به جایگاه انیماتور اصلی و یا برنامهریز صحنه ارتقا مییابید ، اما در پروژه بعدی به جایگاه یک انیماتور عادی برگردانده میشوید. این امر شاید به این دلیل باشد که تولید کار دیگری که در استودیو در حال انجام بوده، به پایان رسیده و انیماتور ارشد یا ناظر آن به پروژهای که به شما محول شده است، منتقل میشود. انیماتور کهنهکاری که به پروژه آمده است، نسبت به شما ارشدیت دارد و این تنها دلیل تنزل جایگاه شماست. پس این موضوع را به خودتان نگیرید.
معمولاً در یک استودیو بر روی تولید چند پروژه کار میشود ، ممکن است واقعاً بخواهید که بر روی یک پروژه کار کنید ، اما شما را در کاری که چندان دلخواهتان نیست ، به کار بگیرند. کارگردان و یا مدیر تولید بر اساس مجموعه مهارتهای هر فرد و برنامه زمانبندی پروژهها و همپوشانی آنها با یکدیگر تصمیم میگیرد که کدام هنرمند انیماتور بر روی کدام پروژه کار کند. گاهی لازم است که با ناظر/ کارگردانتان صحبت کنید تا بدانند که شما دوست دارید روی پروژه دیگری کار کنید، اغلب میتوانند جایتان را عوض کنند. اما اگر جایتان را عوض نکردند، از کوره در نروید، گاهی مجبورید روی پروژه دیگری کار کنید چون در آن به مهارتهای شما نیاز دارند. کارگردان و ناظر تولید همیشه باید پیش ار هر چیز به این موضوع توجه کنند که بهترین کار برای یک پروژه چیست.
منیت / نفس
توصیهای که معمولاًدر مورد نفس میشنوید، اینست: « نفس خود را کنترل کنید.»
معتقدم که به نفع شماست که در محیط کار فرد خوشایندی برای دیگران باشید. حتماً منیتهایی وجود خواهد داشت. انتظارش را داشته باشید. در واقع اینکه چطور خودتان را کنترل کنید ، سبب کسب فرصت یا موفقیت شما در استودیوی محل کارتان خواهد شد.
کنترل نفستان تنها زمانی تأثیرگذار خواهد بود که دیگران هم نفس خودشان را کنترل کنند – که معمولاً چنین اتفاقی رخ نمیدهد. مواردی پیش میآید که تفاق رخ میدهد که نور علی نور است؛ مواقعی هم هست که لازم است اعتماد به نفس داشته باشید تا از حق خود دفاع کنید.
ایجادِ ترازِ اعتماد بنفس
کنترل منیت و فروتن بودن به معنای آن نیست که کارتان را کوچک بشمارید. ممکن است این کار در یک «محیط امن و بیدغدغه» مثل محیط دانشگاه جواب دهد، اما در یک محیط حرفهای سبب میشود که سطح توقع مردم از کار شما پایین بیاید.
داشتن اعتماد به نفس بخشی از کار است . وظیفه شما به عنوان یک انیماتور آنست که بهترین راهحل را درمورد نماهایی که به شما محول میشود ارائه دهید. انجام این کار مستلزم آنست که تا حدودی به تواناییهای خودتان اعتماد داشته باشید. شکست میتواند ناشی از ارائه ایدههای نیمهکاره و ناپخته به علت عدم اعتمادبهنفس و عدمتوجه به نظرات دیگران باشد. دریافت نظرات دیگران در ساخت یک نمای موفق نقش کلیدی دارد، و قبل از هر چیز ارائه آنچه که نتیجه تمام تلاشتان است، نشان میدهد که واقعاً نهایت تلاشتان را کردهاید.
در اکثر نماهایی که رویشان کار میکند نقدها و یادداشتهایی دریافت خواهید کرد. این بدان معنا نیست که میتوانید نظر خود را کنار بگذارید و با تکیه بر نظرات دیگران کار را پیش ببرید.
رشدِ شما به عنوان یک انیماتور
مسیر عادی حرکت یک انیماتور در این حرفه به شکل زیر است:
- وارد حرفه انیمیشن میشوید.
- ابتدا با مشکل مواجه میشوید.
- شروع به یادگیری میکنید و بهبودیهای سریع دارید.
- سرانجام نخستین کار حرفهای انیمیشن دریافت میکنید.
- وقتی وارد کار میشوید، در دستیابی به به سرعت و انجام بهموقع مراحل کار قدری با مشکل مواجه میشوید.
- اعتماد خودتان را به دست آورده و با انگیزه کار را پیش میبرید.
- با برخی ناسازگاریها روبرو میشوید.
-بعضی از نماهایتان خوب از آب درمیآیند و بعضیها خراب میشوند. - وارد پروژهی محشر میشوید، شروع میکنید به پیشرفتِ واقعی.
- به یک پروژهی سخت میرسید، جایی که در آن سطح کاریتان افت میکند و یا پیشرفتتان متوقف میشود.
این مسیر یک مسیر غیر خطی است. چرا؟ خب، به چند دلیل:
- استعداد – باید آن را پرورش دهید. این کار به زمان و تمرین نیاز دارد.
- سطح مهارت – اینکه در چه سطحی از مهارت هستید نشان میدهد که آمادگی انجام چه کاری را دارید.
- تجربه – معمولاً هر قدر تجربهتان بیشتر باشد ، بیشتر مطلوب واقع خواهید شد.
- شرایط – جابجایی ، ویزای کار ، خانواده و …
انتظارات از وضعیت داخل استودیو:
- ما در محیط دانشگاه و حین کار در استودیوهای کوچکتر موارد خاصی را انتخاب میکنیم. کار بر روی پروژههای کوچکتر میتواند فرصت بهتری برای صرف نیروی خلاقانه باشد. هر قدر استودیو بزرگتر باشد، واحد کاری شما هم تخصصیتر خواهد بود. هر قدر استودیو کوچکتر باشد، بیشتر از شما انتظار میرود که کارهای مختلف را انجام دهید.
- جابجایی از یک استودیو به استودیوی دیگر میتواند تدریجی انجام شود.
- اغلب اوقات کار را از یک جایگاه پایینترشروع میکنید ( کارآموز ، تازهکار ، دستیار انیماتور، مسئول clean-up و طراح هنری) و خود جایگاه دلخواهتان را میسازید.
در یک دنیای ایدهآل و تمام و کمال ،یک انیماتور :
- در استودیویی که خود انتخاب کرده کار میکند.
- بر روی پروژهای کار میکند که آن را به خوبی میشناسد و با آن ارتباط برقرار میکند.
- همکاری و مشارکتِ خلاقانه و معناداری با پروژه (ها) دارد.
- عضو یک تیم حمایتکننده است که به کارهایش بها میدهند و به نظراتش احترام میگذارند.
واقعیت این حرفه اینست که:
- هر چند وقت یکبار تمام این عوامل (عواملی که در بالا اشاره شد) در کنار یکدیگر قرار میگیرند. با این حال حتی در بهترین استودیوها هم به ندرت پیش میآید که همه آنها یکجا جمع شوند.
- ما به عنوان افراد حرفهای باید راهی پیدا کنیم تا بهترین کار را انجام دهیم و حتی اگر در شرایط بهینه کار نمیکنیم ، به رضایت ذهنی دست پیدا کنیم.
- برای یک انیماتور تازهکار و خیلی اوقات برای یک انیماتور سطح متوسط ، بسیاری از این عوامل به فرصت تبدیل میشوند که بدین معناست که در بیشتر موارد این امور خارج از کنترل ما هستند.
فرصتها
در این بازار گاهی فرصتی نصیب شما میشود و گاه نمیشود. فرصتها همیشه منطبق بر میزان تواناییها نیستند. قطعا در ایجاد این فرصتها شانس و زمانبندی مناسب نیز نقش دارند.
فرصتها شامل موارد زیر میشوند:
- استخدام شدن – زمان/ شانس
- کار بر روی کدام پروژه – ممکن است پروژهای در میان کارها باشد که کاملاً مطابق سلیقه شما هست، ولی به مهارتهای شما در یک پروژهی دیگر نیاز است . نهایت سعیتان را در مورد کار و نماهایی که به شما محول میکنند ، انجام دهید. ببینید که آیا فرصتی هم برای کار بر روی پروژه دیگر ( جالبتر) وجود دارد.
- ناظرها و یا سرپرستانِ شما:
الف) ناظرهای مختلف سبکهای مختلفی دارند.
ب) بعضی از ناظرها مایلند که اعضای تیم خود را بهتر جلوه دهند.
ج) برخی هم دوست دارند که شخصیتها یا قسمتهای کار را شخصاً کنترل کنند .
نقشهای انیمیشن
انیماتورها نقشها و وظایف مختلفی دارند که برخی از آنها جذابتر از سایرین هستند. این نقشها عبارتند از :
- Character Specific یا خاصِ شخصیت – کسیست که درک و حس بسیار خوبی در بازیگری دارد.
- انیماتور فنی Technical Animator – کسیست که میتواند به خوبی از پس انجام نماهای فنی دشوار مانند نماهای چند شخصیتی بربیاید.
- انیماتور فیزیکی Physical Animator– کسیست که قادر است نماهای بدنی دشوار مانند نماهای اکشن با سرعت بالا را به خوبی انجام دهد.
- انیماتور همهکاره Utility Animator– کسیست که در تمام این موارد قدری مهارت دارد ، همهفنحریف است.
- Ninjamator نینجامتور!– یک انیماتور ناپیدا و مخفیست که در جایی دور از دید دیگران قرار میگیرد تا بر طبق دستور و نظر کارگردان نماها و صحنههای شما را اصلاح کند. این فرد معمولاً انیماتور ناظر یا انیماتور اصلی است.
تصورات و بهترین راهکارها
- بزرگترین شکایت انیماتورها آنست که حس میکنند از تمام تواناییهای آنها استفاده نمیشود. هدف از یک کار همیشه آن نیست که از تمام تواناییهای شما استفاده شود، هدف اینست که در یک برنامه زمانی فشرده فیلم یا سریالی با کیفیت بالا و قابلقبول ساخته شود .
- مهم است که بدانیم رکودها با این مسئله متفاوت و در اکثر موارد از کنترل ما خارجند. در نهایت ممکن ست به حدی انرژی خود را صرف نگرانی درباره این امور کنید که بر کار و رفتارتان هم تأثیر بگذارد.
- بهترین کار آنست که از فرصتهایی که خود را به شما نشان میدهند، نهایت بهره را ببرید.
- اگر فرصتی را از دست دادید، سعی کنید خیلی درباره این موضوع به خود سخت نگیرید ، زیرا فرصتهای دیگری هم خواهید داشت.
هیچ فرصتی باعث پیشرفت و یا شکست در حرفه شما در انیمیشن نمیشود. بگذارید مهارتها و انگیزهتان خودشان معرف خود باشند.
در قسمت بعدی به مباحثی مانند تقسیمِ نماها، سرعت، بازخورد و … خواهیم پرداخت.
آقا من ۸تا مطلب آخری رو امروز دارم میخونم با لذت، خیلی دیدمو بازتر کرد
دست درد نکنه میرجان 🙂
هدف من هم دقیقا همین هست. که دید همهمون بازتر و بهتر و البته حرفهایتر بشه. چاکرم که وقت گذاشتی و مطالعه کردی 🙂
ارادت خیلی زیاد :))
خیلی ممنونم از این مقاله دید خوبی و کلی داده.
چاکرم. اینها همگی مطالبی هستند که آرزو میکردم کاش در سن ۲۰ سالگی از اونها اطلاع میداشتم. خوشحالم که توجه میکنید و زمان صرف مطالعهی این نکات بسیار ارزشمند میکنید. قسمتهای دوم و سوم رو هم منتشر کردم.