skip to Main Content

۱۰ نکته‌ای که هنگام ساختن فیلم کوتاه انیمیشن آموختم (قسمت دوم)

ادامه از بخش اول

  • کار باید برایتان به یک تفریح دوست‌داشتنی تبدیل شود

باز به این مطلب بازمی‌گردیم که چرا هدف؟ ساختن لئوناردو برای من بالای ۱۰ سال طول کشید. در طی این مدت مردم از من می‌پرسیدند که آیا خسته شده‌ام یا اصرار و پافشاری بر انجام کاری به این سختی بر من تأثیری گذاشته است؟ من به آنها می‌گویم: «بعضی‌ها عاشق رفتن به ماهیگیری هستند، من دوست دارم روی فیلم کوتاهم کار کنم . » شاید مثال خوبی نباشد، چرا که این کار، حداقل این فیلم کوتاه، برخلاف ماهیگیری یا سایر تفریحات، یک پایانی دارد. اما شباهت آن با تفریح در اینست که شما از انجام دادن آن و نه لزوماْ از نتیجه پایانی آن لذت می‌برید. از کل فرایند لذت می‌برید. اینطور نیست که خستگی نداشته باشد، گاهی نخ قلاب گره می‌خورد، گاهی ماهی دور می‌شود، اما در کل کار جالب، چالش‌برانگیز و لذتبخشی است. اگر در مورد شما چنین نیست و ترجیح می‌دهید که تعطیلاتتان را سپری کنید ، خب…  به جای کار بر روی یک قسمت از انیمیشن، ماهیگیری کنید، شاید ساختن فیلم کوتاه انیمیشن کار مناسب شما نباشد. اگر هم بیشتر نگران تمام کردن کار یا بردن جایزه اسکار یا جوایز دیگر هستید، احتمال آنکه کار را خراب کنید یا اصلاْ تمامش نکنید، بسیار زیاد خواهد بود . چرا که این کار می‌تواندیک کار سخت، طولانی و طاقت‌فرسا باشد و من معتقدم که حقیقتاْ باید از شرکت در آن و مشاهده تغییرات و پخته شدن کار لذت ببرید. با شکست‌ها کنار بیایید و از آنها به خاطر درسهایی که به شما می‌آموزند، سپاسگزار باشید، خودتان را جمع کنید و کار را از نو شروع کنید . با این حال کار باید روزی به پایان برسد، زیرا این هم بخشی از فرایند فیلمسازی است. پس شما هم باید طعمه را بردارید و به یک آبگیر جدید بروید( واقعاْ قصد نداشتم که همچنان از مثال ماهیگیری استفاده کنم ، اما خب با آن کنار آمدم).

این چند درس آخر حقیقتاْ نوعی ترفند محسوب می‌شوند. وقتی بچه بودم، خانواده‌ام به خاطر به تعویق انداختن کارها به خودش می‌بالید، جمله « اگر می‌توانی کاری را به فردا موکول کنی، چرا امروز انجامش می دهی؟»  برای ما یک عبارت خانوادگی آشنا بود. به همین خاطر من برای تغییر دادن عادتهایم مجبور شدم راههایی برای گول زدن خودم پیدا کنم. حالا دیگر نمی‌توانم زندگی را به شکل دیگری ببینم.

  • هر آنچه را که دارید به کار ببرید

این عبارت را می توان به این صورت نیز نوشت:« از هر چه که دارید، استفاده کنید.» . همه می‌گویند که اگر یک کوسه دست از شنا کردن/حرکت بردارد، می‌میرد. این همان چیزیست که شما باید انجام دهید، به حرکتتان ادامه دهید، نمیرید. اساساْ اگر نیاز به آن دارید که فیلم بسازید، بروید و فیلم را بسازید، نگذارید چیزی سد راهتان شود. اگر ساختن انیمیشن را بلد نیستید، پس یک فیلم کوتاه واقعی بسازید. اگر سیستم کامپیوتری تست طرحهای مدادی را ندارید، اجازه ندهید این مشکل شما را از ادامه کار بازدارد. من برای دو سال تمام نقاشی‌ها را اسکن می‌کردم و سپس در برنامه  Adobe Premiere زمانبندیشان می‌کردم ( که گویی تا ابد طول می‌کشید) تا اینکه سیستم تست مدادی پیدا کردم که از پس پرداخت هزینه‌اش برمی‌آمدم. امروزه با استفاده از نرم افزارهای toon boom و tv paint مستقیماْ روی کامپیوترتان انیمیت می‌کنید. اگر توان پرداخت هزینه های این نرم‌افزارها را ندارید، به سراغ ساخت انیمیشنهای خمیری، کاغذی و یا انیمیشنهای استاپ‌موشن بروید که خیلی ارزان هستند. راههای مختلفی وجود دارند ، خلاقیت داشته باشید. متوجه خواهید شد که همانطور که کارتان را می‌سازید، فرصتهای دیگری هم پیش می‌آیند. کارتان را هم با کاری که بلدید، شروع کنید. من انیمیشن  دستی دوبعدی را بلد بودم، قرار نبود  برای گقتن داستانم درگیر یک پروژه انیمیشن کامپیوتری یا حتی انیمیشن فلش بشوم. برای یادگرفتن این چیزها باید قدری وقت بگذارم ( اگر هدف اصلی فیلم شما فراگیری یک برنامه یا یک روش جدید ساخت انیمیشن است، پس این همان کاریست که انجام می دهید.). هدف اصلی من این بود که ببینم آیا خودم می توانم فیلم بسازم. بنابراین آنچه که بلد بودم ، شیوه دوبعدی و طراحی استوری‌بورد بود. در واقع تنها چیزی که می دانستم این بود که می توانم استوری‌بورد طراحی کنم ، پس می‌توانم از همین کار شروع کنم، اما نکته اصلی آن بود که من می‌خواستم یاد بگیرم و در صورت لزوم کارهای دیگر را هم انجام بدهم. هیچ‌چیز مرا از ادامه کار بازنداشت و هیچ‌چیز هم نباید سد راه شما بشود.  هیچ‌چیز سد راه داوینچی نشد.

  • تفکر اقتصادی

شما می‌خواهید بخشی از کارهای فیلمتان را به دیگران واگذار کنید. پس باید به طور جدی استعدادهایتان، توانایی‌هایتان برای جذب کمک دیگران ، مسائل مالی، زمان ، سبک زندگی و عادات کاریتان را در نظر بگیرید. سپس با در نظر گرفتن این عوامل، فیلمتان را برنامه‌ریزی کنید. قطعاْ شما قصد دارید تا به شیوه‌ای خلاقانه خودتان و دیگران را مطرح کنید، اما در عین حال می‌خواهید واقع‌بین باشید تا بتوانید فیلم را تمام کنید. حتی اگر لئوناردو  یک فیلم کاملاْ انیمیشن ۸ دقیقه‌ای باشد ، کارهایی کرده‌ام تا این فیلم مقرون‌به‌صرفه باشد. این فیلم کلام ندارد، پس نیازی به ضبط صداپیشگان و هر آنچه که لازمه آنست و همچنین نیاز به هماهنگی حرکت لبها  با کلام در انیمیشن نیست. پس‌زمینه‌ها در حداقل ممکن حفظ شده‌اند. مرحله پاکسازی انیمیشن وجود ندارد، انیمیشن به حالت سیاه و سفید و خام که ارتباط بهتری با طراحیهای داوینچی برقرار می‌کند، باقی ماند. برخی از انیمیشنها بسیار ساده هستند. این امر ممکن است به کار شما نیاید، اما  برای من موضوع سوژه این شرایط را ایجاب می‌کرد. تمام چیزهایی که در طرح داستان برنامه‌ریزی  کرده بودم ، تنها با چند تغییر کوچک به انیمیشن تبدیل شد. به خاطر همین مسائل مجبور نبودم هزینه زیادی بابت ساخت فیلم پرداخت کنم و توانستم تا حد زیادی آن فیلم را خودم به تنهایی بسازم.

  • سادگی کار را حفظ کنید

اگر مجبور می‌شدم که تمام کار را از نو  انجام دهم ، احتمالاْ یک انیمیشن کامل و کوتاه ۸دقیقه‌ای نمی‌ساختم. احتمالاْ الآن یک فیلم کوتاه زیبای۴دقیقه‌ای با طراحی محدود و کمی غیرمعمول را بیشتر می‌پسندم. هیچ وقت انتظار نداشتم که ساختن این فیلم برایم ۱۰ سال طول بکشد. این حرف به آن معنی نیست که در پایان از انجام دادنش پشیمان هستم. بی‌‌‌‌تکلف بودن خوب است. جایی خواندم که وقتی فیلم می‌سازید، طوری فیلم بسازید که گویی یک آدم ۱۶ساله هستید. شما  چیزی بیشتر از یک آدم ۱۶ ساله  نمی‌دانید و تمام انرژی یک آدم ۱۶ساله را دارا هستید. اما  عقل هم مهم است و اگر من به سراغ شکلهای ساده‌تر انیمیشن رفته بودم، در این مدت ۱۰ سال می‌توانستم کارهای بیشتری بسازم. می‌توانستم داستانهای بیشتری بگویم و اشتباهات بیشتری بکنم. بنابراین چنین کاری برای کسانی که هنوز به مدرسه می‌روند و یا کسانی که مدام در حال فراگیری هستند، مناسب است و اصطلاحاْ برایشان  یک لقمه خیلی بزرگ محسوب نمی‌شود. به عبارت دیگر یک ایده قابل‌انجام است. سعی کنید به سراغ ایده‌ای بروید که با کمترین تأثیر بر زندگی شما برای سبک زندگیتان مناسب باشد. نه یک نسخه جدید از داستان اسباب‌بازی یا لورنس عربستان ، همشهری کین و یا شاهزاده مونونوک. ایده‌ام اینست که فیلمهای بیشتری بسازم و از آنها درس بگیرم و امیدوارم که  فیلمسازیم تنها به همین یک فیلم محدود نشود. به این‌ترتیب مجبور نیستید که هر چه در چنته دارید در همین یک شاهکار پیاده کنید.

  • کامل مطلق وجود ندارد

این فکر که فیلمتان باید بی‌نقص باشد، را از سرتان بیرون کنید. هر کاری کنید، باز هم فیلمتان بی‌نقص نخواهد بود. پس، از اینکه بخواهید به خاطر بی‌نقص نبودن کار یا نداشتن ایده عالی  ادامه کار را متوقف کنید، دست بردارید. کار بی‌نقص یا ایده کامل وجود ندارد. وقتی به کارهای انیمیشن بزرگ نگاه می‌کنید، بسیاری از آنها واقعاْ خام و به نوعی دارای نقص هستند. هیچکدام ازکارهایی مانند کریسمس اثر چارلی براون ، داستاهای کوتاه Looney Tunes ، the Grinch ، رانکین بزرگ و Bass ( می‌توانید بگویید که کریسمس به تازگی تمام شده است) بی‌نقص نیستند و با این حال همگی همچنان محبوب مانده‌اند.  آنها یک ویژگی دارند و آن اینست که معتبر هستند. کار خوب حاصل ریشه و منشأ خوب است و مردم نیز به آن روی می‌آورند. فیلم یک هنر و به تعبیری یک گفتگوی اجتماعی‌ست و برای کامل شدن به مخاطب نیاز دارد. خیلی از افراد از ترس اینکه دیگران ممکن است چه فکری درباره‌شان بکنند،پشت بهانه کمال مخفی می‌شوند. واقعاْ چه کسی به این موضوع اهمیت می‌دهد. ببینید، اگر  در حال ساخت یک فیلم کوتاه هستید و حقیقتاْ  دارید آن را به اتمام  می رسانید، در حال انجام کاری هستید که اغلب مردم انجام نمی‌دهند. پس می‌توانید با خودتان فکر کنید ( یا به آنها بگویید) « خب اصلاْ شما چکار کرده‌اید؟» خلاق بودن ، طرح ایده‌ها و افکار خود و قرار دادن آنها در معرض قضاوت دیگران کار دلهره‌آوری است . اما صادقانه بگویم، اینکه دیگران چه فکری می‌کنند، مشکل شما نیست، مشکل آنهاست. مسلماْ شما می‌خواهید که دیگران کار شما را دوست داشته باشند و اگر هیچ‌کس آن را دوست نداشته باشد ، احتمالاْ می‌خواهید بدانید دلیل آن چیست. اما این کار را در یک فیلم دیگر انجام دهید . این زیبایی تفکر بلندمدت در بسیاری از فیلمهاست . بازی کنید ، اشتباه کنید، یادبگیرید.

خب ، موفق باشید ، خوش باشید!

اگر  در حال ساخت یک فیلم کوتاه هستید و حقیقتاْ  دارید آن را به اتمام  می رسانید، در حال انجام کاری هستید که اغلب مردم انجام نمی‌دهند. پس می‌توانید با خودتان فکر کنید ( یا به آنها بگویید) « خب اصلاْ شما چکار کرده‌اید؟» خلاق بودن ، طرح ایده‌ها و افکار خود و قرار دادن آنها در معرض قضاوت دیگران کار دلهره‌آوری است.

با بیان مطلبی که در زمان نوشتن این پستها به دستم رسید،  شما را وداع می‌گویم. این گفته از یک جیم دیگر است. ( آن را از این جیم نگرفتم ، اما یک نفر آن را برایم فرستاده است ):

هیچ‌چیز اصیل نیست. ایده‌هایتان را از هر جایی که به شما الهام می‌کند و یا به تخیل‌تان دامن می‌زند، بربایید. از فیلمهای قدیمی، فیلمهای جدید، موسیقی، کتاب، نقاشی، عکس، شعر ، خواب و رویا ، گفتگوهای تصادفی، معماری، پل‌ها ، تابلوهای خیابانها، درختان، ابرها ، دریاها و اقیانوسها ، نور و سایه لذت ببرید. تنها چیزهایی را برای ربودن از میان آنها انتخاب کنید که مستقیماْ با روح شما ارتباط برقرار می کند. اگر این کار را انجام دهید، اثرتان ( سرقتتان) یک اثر واقعی و معتبر خواهد بود. اعتبار و واقعی‌بودن ارزشمند است؛ اصالت وجود ندارد . خود را با کتمان این سرقت به زحمت نیندازید، اگر دوست دارید، آن را جشن بگیرید. در هر صورت ، همیشه به یاد داشته باشید که ژان‌لوک گدار گفته است: « مهم نیست ایده‌ها را از کجا می‌گیرید؛ مهم اینست که آنها را به کجا می‌رسانید.»

میر‌توحیدرضوی

من عاشق انیمیشن هستم و در همین زمینه هم در پراگ مشغول به کار هستم. بیش از 10 سال هست که از تامین محتوی و انتشار مطالب و تجارب مرتبط با انیمیشن در پویانما و مدیریتِ اون به همراه برادرم لذت می‌بریم. من رو میتونید در اینستاگرام پیدا کنید. لینک‌های مرتبط همین پایین هست:

این مطلب 0 دیدگاه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
جستجو