
پادکست ۴۱: کتاب توهم زندگی – داستان در انیمیشن (قسمت سوم)

ادامهی پادکست شماره ۴۱: برای گوش دادن به پادکست شماره ۴۱ به یکی از وب سایتهای پادبین، گوگل پادکست یا اپل پادکستس، یا رادیو پابلیک و کست باکس مراجعه کنید. در ادامه ترجمه فارسی کتاب توهم زندگی (یا خیالِ زندگی) میخوانیم: بجای تیمی حرفهای و باسابقه،...
در قسمت دوم از مبحث داستان بر اساس کتاب توهم زندگی به قلم فرانک توماس و اولی جانستون به مبحث سکانسها خواهیم پرداخت. برای گوش دادن به پادکست شماره ۳۹ به یکی از وب سایتهای پادبین، گوگل پادکست یا اپل پادکستس، و یا رادیو پابلیک و کست باکس مراجعه کنید...
دوستان گرامی سلام، خیلی خوشحال هستم که با قسمتهای جذاب و هیجانانگیز تازهتری از نسخه فارسی کتاب ارزشمند توهم زندگی در خدمت شما هستیم. در این سری پادکستها به بررسی فصل شماره ۱۴ با عنوان Story خواهیم پرداخت و خواهیم دانست موارد مهم و ارزشمند و...
وقتش رسیده که کمی متافیزیکی بشیم. اکتشافات در فیلم تازهی پیکسار با عنوان Soul مشابه هیچ نمونه قبلی که دیدهایم نیست، و برای همه افرادی که در ساخت آن ایفای نقش کردند مسیری بسیار پرهیجان بود. این انیمیشن، داستانِ یک معلمِ دوره راهنمایی با نامِ جو...
لطفا دقت فرمایید: انتشار مطالب پویانما تنها با ارجاع یک “لینکِ فعال” به مطلب مربوطه بلامانع است.
ممنون مثل همیشه آقای میرتوحید
کتاب جالبی هست
کاش بشه همین تجارب رو استفاده کرد و صرفا نخوند.
_خط داستانی یک انیمیشن واقعا مثل یه مسیر صاف میمونه که درک مخاطب از این داستان درپایان این مسیر وجود داره . هرچه قدر این مسیر به این طرف و اون طرف انشعاب یا مسیر فرعی پیدا کنه ، سعی مخاطب برای درک هر یک از این انشعابات بیشتر میشه ولی بعضی از این مسیر های فرعی بن بست اند ، یعنی از آنها نمیشود نتیجه گیری کرد و تنها باعث میشن که مسیر اصلی رو گم کنیم . در واقع گاهی ممکن است چیز هایی به داستان اضافه کنیم که شاید به تنهایی جالب به نظر برسند ولی در کل و در همه داستان جالب نیستند و زیاد ارتباطی با داستان ندارند (با داستان مچ نمیشن) . این جزئیات چون زیبا بنظر میرسن آدم میخواد بیشتر و بیشتر روشون کار کنه که جالب تر بشن ولی این باعث میشه که مخاطب گیج بشه.
پس حذف برخی از این انشعابات یعنی اضافات داستان ، باعث ساده تر و شفاف تر شدن داستان میشه .
_در اواخر دهه ۳۰ کارکنان دیزنی فکر میکردند که هرچه انیمیت چالش برانگیز تر و سخت تری داشته باشیم، باعث میشه اون سکانس جلوه بهتری پیدا کنه. ولی بعدا فهمیدند که در اغلب موارد اینطور نیست و بعضی جا ها انیمیت ساده میتونه بهتر و کامل تر منظور رو برسونه . برای همین اگه ایده های بهتری در این نقاط پیچیده بدیم ، میتونیم با هزینه و زمان کمتر به نتیجه مطلوب برسیم.
_مخاطب باید با کاراکتر ها همراه بشه پس باید اونارو بشناسه و درکشون کنه. برای اینکه مخاطب کاراکتر ها رو هرچه بهتر بشناسه باید تا جایی که ممکن است ویژگی های شخصیتی کارکتر ها نمایش داده بشن . روابط بین کاراکتر ها باعث ایجاد دلیل و فرصتی میشه که بشه شخصیت کاراکتر ها رو مابین اون رابطه نشون داد . یعنی اینکه در چه زمان و موقعیتی چه عکس العملی با هم دارن باعث فهم مخاطب از داستان و کاراکتر ها میشه. پس اونجایی از داستان که میخوای بهتر به مخاطب یک ویژگی شخصیتی کاراکتر رو بفهمونی ولی موقعیتش گیر نمیاد شاید لازمه که روابطش رو تغییر بدی…