skip to Main Content

کارگردان چه چیزی را هدایت می‌کند (بخش اول)

در ابتدا جدول خود را آغاز میکنیم. اولین کاری که باید یک کارگردان انجام دهد جلب توجه مخاطب و هدایت آن است. نگران نباشید؛ برای این کار لازم نیست نابغه باشید. صبر کنید، شاید هم لازم است. بیایید برخی از روش‌های هدایت توجه را با هم بررسی کنیم. این آزمایش را امتحان کنید: به فیل خالخالی فکر نکنید.

برای انجام این کار، ابتدا باید یک فیل را تصور کنید. سپس به آن خال‌هایی اضافه کنید چون فیل‌ها معمولا خالخالی نیستند. در آخر، سعی کنید به آن فکر نکنید. این یک حُقه متناقض است که با توصیف قابل انجام نیست. اما ما توجه شما را به سمتی هدایت کردیم که قبلا به شما گفتیم بدان توجه نکنید.

Elephant

اصلا چرا باید فیل خالخالی برای ما مهم باشد؟ اگر در یک محاکمه حضور داشتید و دادستان دروغ بگوید، که شنیده شما در صحنه جرم، چاقو بدست دیده شده‌اید. قاضی به هیئت ژوری میگوید که به این نظر توجهی نکنند. کار هیئت منصفه چیست؟ آنها می‌فهمند که نباید به این اظهارات توجه کنند. اما در حقیقت در ذهن آنها چه اتفاقی افتاده؟ بله، هیئت منصفه قبلا تصویری از متهم با چاقویی در دست او در ذهن خود ساخته اند. یک مثال دیگر؛ چه می‌شود اگر فیلمی که خشونت را محکوم می‌کند، اعمال خشونت آمیز را به تصویر بکشد؟

من بطور مداوم از شفافیت صحبت کردم ولی زمان‌هایی وجود دارد که ابهام مورد نیاز است. ما ابهام کنترل شده میخواهیم، اگر بیش از حد باشد غذا شور میشود. (شورش در میاد). هنوز هم باید واضح و شفاف باشیم اما فضایی را نیز برای مخاطب باز بگذاریم تا برای یافتن معنا و مفهوم دقیق آنچه که می‌بینند متحیر و سرگشته شوند. یک مثال عالی برای زمانهایی که به این روش نیاز است وقتی است که میخواهیم گناهکار یا بیگناه بودن شخصیتی را از مخاطب پنهام کنیم. در فیلم «تاوان» به کارگردانی Joe Wright، دختر جوانی بنام برایانی تالیز (Briony Tallis)  که آرزوی قصه‌گو شدن را در سر می‌پروراند، شاهد اتفاقی می‌شود اما آن را اشتباه تعبیر می‌کند. تنها زمانی که اتفاق از زاویه دیگر به مخاطب نشان داده می‌شود، اهمیت اتفاق و عواقب ناشی از انحراف برایانی را درک می‌کنند.

کارگردان آلن رنه  (Alain Resnais) در فلیم خود با عنوان “سال گذشته در مارین‌باد” “Last Year at Marienbad” با این ایده بازی می‌کند، که در آن مردی سعی دارد زنی را متقاعد کند که پارسال در یک هتل همدیگر را ملاقات کرده‌اند. واضح است که زن چیزی به خاطر نمی‌آرد. فیلم این معما را مطرح می‌کند: ایا اصلا این اتفاق افتاده؟ نکته جالب این فیلم این است که ما داستانهایی را می‌بینیم که مرد برای زن تعریف می‌کند. آیا اینها خاطرات حقیقی هستند یا تنها توهماتی هستند که هرگز به وقوع نپیوسته؟ همانگونه کار چیکو مارکس Chico Marx یک بار گفت: «چه کسی را باور می‌کنید؟» من یا چشمان خودتان را؟

err

چگونگی جلب توجه:

Attention

چه چیزی است که توجه ما را جلب می‌کند؟ روشن کردن یک چراغ، بالا پایین پریدن، فریاد زدن، و یا کارهای پرهیجان انجام دادن(مثل اتش بازی). جلب توجه کردن کار ساده ایست. فقط کافی است کاری انجام دهید که قابل توجه باشد.

وقتی این خبر را می‌خوانید به فضایی که در آن قرار گرفته‌اید دقت کنید. چه چیزی برای شما قابل توجه است؟  چه کاری توجه شما را به‌خود جلب میکند؟ بعنوان یک فیلمساز، این چیزی است که نباید بدان توجه کنید. موشن (حرکت)، کنتراست، نور(روشنی)، اشاره و بلندی صدا، همه جلب توجه میکنند. راه دیگر هدایت توجه از طریق آزمایش دیگری قابل اجراست. دفعه بعد که بین گروهی از افراد حضور داشتید، مرتبا بالا را نگاه کنید، حتی اگر بالای سر شما فقط آسمان خالی و خلوت باشد، شگفت زده خواهید از اینکه چه تعداد از افراد بالا را نگاه می‌کنند تا ببینند شما به چه چیز نگاه میکنید. شما توجه آنها را هدایت کرده‌اید.

contrast

کنتراست قوی جلب توجه می‌کند. ممکن است از تغییرات ظریف آگاه شویم، ولی اگر تغییرات بیش از حد تدریجی باشند ممکن است اصلا متوجه آنها نشویم.

ادامه بخش دوم….

این مطلب یک دیدگاه دارد.

پاسخ دادن به مينا لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
جستجو